این سال رفت وبا خودش خیلی چیزها رو هم برد
مثل عزیزترینم برادرم، پاره تنم رو.
هنوز 1400 نیومده بود که منو مرحوم از هم جدا شدیم دقیقا دوسه روز مونده به سال
و بعد نزدیکترین ادم زندگیم صمیمی ترین دوستم، دوست ده ساله ام رفت
و زندگی ؟؟ نمیتونم بگم امسال رو زندگی کردم
تو دریایی از رنج و سوگ دست وپا میزدم و تنها بودم و تنها
هیچ سالی خوب نیست هیچ سالی بد نیست
این آدمها هستن که روزها و سالها رو میسازن و بهش هویت میدن
لزوما تقصیری رو گردن 1400 نمیندازم
لازم بوده این رنجها تو زندگیم اتفاق بیفتن لازم بوده این از دست دادنها
هنوزم بی حسم نسبت به همه چی
نه دلم خوشه نه خوش نیست
یه چیزی بین خواب و بیداری
بین هشیاری و مستی همین
خودموبه زمان سپردم که شفا بده منو
هرچند در همین حال تلاش میکنم به زندگی معمول و عادی ادمهابرگردم . به نظرم خیلی خوب با سوگ برادرم کنار اومدم
یه چیزی که در خودم کشف کردم سوپرمن بازی برا زندگی بقیه اعضای خانواده است
اون چیزی که رنجم میده و ازش رها نشدم هنوز همین ناجی بودن های پی در پی و زخم خوردنهای پی درپی هست
انگاری بیرون از خودمم و مشاهده گر همه چیز! همین
برای امسال هیچ هدف گذاری نکردم هنوز و شاید هم نکنم
به نظرم بس هدف گذاری ورسیدن و نرسیدن!
دلم میخواد روی بال زمان حرکت کنم در لحظه و هرچیزی رو که اکنون و حال میتونم انجام بدم انجام بدم همین.
-----------------
خونه هنوز شلخته است ولی 80 درصد کارهام تموم شدن
راه پله تمیز کردم و شستم همه کفشها رو گذاشتم توی دوتا سطل بزرگ و شستمشون
لباس چرکها شسته شدن
فقط مونده تی کشیدن خونه مرتب کردن اشپزخونه و دوش گرفتن اخر سال
زن داداش پیام داد ناهار درست نکن برات کتلت درست کردم
گفتم باشه و تشکر کردم منتظره داداش از خواب بیدار بشه واسم بیاره
هیچ گوشت و... تو یخچال فریزرم ندارم همش خونه داداشه.
حالا بعدم بگم بیاره که مرتبشون کنم
دوتا کار دیگه میمونه که شاید نتونم این ور سال انجامشون بدم اونم
تمیز کردن کمد توی سالن و کمد میز کارم هست و کابینت ها
کابینت ها خیلی نامرتب و کثیف نیست چون توی طول سال مرتب و تمیز نگه داشتم
نیاز به دستمال کشی دارن دوسه تاش بقیه تمیزو مرتبن
کمدرو میخوام رد کنم بره دوستش ندارم خفم میکنه انگار
خوب من برم خونه رو تی بکشم و جارو کنم و یه دوش بگیرم.