همینطوری که این شعر رو زمزمه میکردم
تو کوچه تاریک و همون کوچه که دوسش دارم تو سرمای امشب و باد و بارون قدم میزدم
و دل سپرده بودم به صدای نیزار پشت حصار و میخوندم واسه خودم چثد شبیه من بود اون نیزار...
خداروشکر داداش با کمک من پروپزال رو تصویب کرد و یکی از بارهای رو دوش من برداشته شد
مقاله خواهر رو هم منتظریم ببینیم جواب داوری چی میشه؟
یه کارهای دیگه ای هم داشتم که از صبح انجام دادم خدارو شکر کم وقت تلف کردم امروز
داداش هم همچنان وضعش خیلی مشخص نیست
امروز با اجی چت میکردیم خیلی دوتامون گریه کردیم
زن داداش برداشته عکس داداش برامن فرستاده زیر دستگاه دیالیز
چقد من بهم ریختم چقد داغون شدم
آجی میگه منو ومامان نگران تو هستیم که خیلی غصه داداش میخوری
میدونیم تو بری کنارش باشی زود خوب میشه
ولی واقعا من اعصاب زن داداشم رو ندارم
و نمیتونم پاشم برم اونجا تحملش کنم
اصلا تغذیه داداش درست نیست مثلا براش بسکویت و شکلات خریده!
من بودم نمیدادم بهش یا اگر هوس داشت براش خودم درست میکردم میبردم من پنیرم خودم درست میکردم میبردم غذای بیرون و .... نمیدادم بهش
ولی زندگی خودشونه من میتونم عین شمع اب شم همراه داداشم همین
رفتم باشگاه مربی نیومده بود من تمریناتم رو انجام دادم تا 7
بعدشم رفتم شیروماست ویکم تره باری خریدم برگشتم
هواخیلی سرد شده
دلم میخواد فردا شب برم سینما بی همه چیز رو ببینم استاد زبان خیلی ازش تعریف می کرد
سینما رفتن من مال قبل کرونا و موقعی که ساکن تهران بودم
ببینیم دخترا پایه هستن یا داداش؟
اگر نبودن خودم میرم
دوست دارم سرما برم سینما
امشب دوش نمیگیرم سرده صبح بیدار شدم دوش گرفتم
امروز تو باشگاه وزنهام رو سنگین تر کردم یعنی دقیقا دوبرابرشون کردم هلاک شدم قشنگ
ولی لیلا میگفت از بالاتنه خیلی لاغر شدی قشنگ استخون های دنده هام در اومده:))))ولی هنوز شکم دارم
و پایین تنه هم از نظر خودم تغییراتی داشتم ولی در سایزو ظاهر تغییری نکرده.
