داداشم عزیزم.

امروز خبرهای خوب و بدی درباره وضعیت جسمی داداش شنیدم

من و خانواده و خانواده خود زن داداشم معتقدیم زن داداشم یکم نادونه! ودیگه نمیشه کاریش کرد

خبر خوب اینکه علی همراهشونه و پابه پاشون میره همه جا و این یعنی اون درجریان پرونده داداش و پسرعاقل و داناییه و هرچی برا داداش خوبه رو انجام میده

و اینکه یه خونه هم شیراز داره و اونجا هتل نیستن و خونه هستن وبرای روحیه داداش که وسواس داره هم تو خونه بودن بهتر از هتل و حس خونه بودن باعث میشه

دوره درمانش رو تموم کنه 

امشب که باهاش حرف زدم خیلی روحیه اش عالی بود امید به زندگی خیلی زیاد شده همیشه میخواستم التماسش کنم بمون اونجا نیا دیگه تا خوب میشی

همیشه یه بهانه داشت میگفت کارم چی خونه زندگی چی و...

الان میگفت نه دیگه نمیام تا خوب شم وفکر میکنم بخاطر خیالشه که راحته از بابت فاطیما

و علی که قوت قلبش شده 

امروز میگفت موجا غذا نخوردم

من دلم ریش شد علی باید روزی 6 تا 8 وعده غذا بخوره 

وچقد به فکر داداش بوده که دو هفته است برنامه غذایی درستی نداشته 

و مرتب بهم پیام میده احوال داداش رو میگه خدا روشکر 

فردا اولین جلسه دیالیز داداش باید چند جلسه دیالیز بشه 

وگرنه خونش لخت میشه دور از جون

و بعد اول دکترها گفتن بخاطر اینکه اضافه وزن داره و تایم محدود باید عمل بایپس معده انجام بشه تا معده کوچیک بشه 

که اضافه وزن کاهش پیدا کنه و بتونیم پیوند کلیه رو انجام بدیم 

وقتی اینهارو داداش برام تعریف میکرد اون داشت به من روحیه میداد من هم تاییدش میکردم همیشه میخواستی التماسش کنی

عمل کن هرچی دکتر گفته انجام بده و میگفت نه خسته شدم اما این سری میگفت نه میخوامش بدم مگه دیالیز چیه که خودتو ناراحت میکنی

و...

رن داداش زنگ زد که اره وضعیت داداش اینطوری و....

دیگه صبر نمیکنیم کلیه میخریم و...

بازم خوبه یکم عقلش به کار افتاده پر از خشمم نسبت بهش

ومیدونه هروقت اینطوری سرسنگینم باهاش اونقدر زنگ میزنه که من نرم شم

میخواستم برم خونه دیدن مامان و کادو روز مادر و....

که مامان اینارفتن بندر خونه داداش بزرگه

و دیگه من نمیرم به داداش گفتم بیا فردا بریم بیرون من باشگاه نمیرم 

نازی هم اصلا خوب نیست عین ابربهار برا داداشش گریه میکنه

و مجبوریم جلو لیلا حفظ ظاهر کنیم و میگم ناراحتیش بخاطر داداش منه!

که شک نکنه.

چی بگیم تف سربالاست دلم بیرون رفتن برا عصرونه میخواد فکر کنم ولی فردا بارونیه 

امیدوارم ما بتونیم بیرون بریم نم نم بارونم باشه قشنگتره

سریال محبوبم SUITS تموم شد دیشب

و 9 فصلش کامل دیدم 

دلم یه سریال تو همین مایه ها میخواد لوسیفرم دیگه پیگیری نکردم فصل اخرشو

 

موجا ... ۰ خوشم اومد :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
موجا نام پیرترین تمساح جهان است...
تا جایی که علم پیش رفته تمساح ها تنها موجودات جهان هستند که پیر نمیشوند و ارگان های داخلی تمساح ها هیچ وقت پیر نمی شود!!و عمر نامحدود دارند مگر بر اثر شکار یا بیماری و.... بمیرند.
اینجا قرار از خودم بنویسم بدون هیچ روتوشی!!
پیوند ها
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان