من هنوز مغزم خوابه واقعا
اما به هر زحمتی بود صبح بیدار شدم
دیشب ساعت 2ونیم خوابم برد
بعد نوشتن پستم خواستم بخوابم که سردرد شدم
و تا یک ساعتی تحملش کردم
بعد کاشف به عمل اومد خانوم شام نخوره اصلا ناهار هم درست حسابی نخورده
همش گیر هله هوله خوری بوده
و پاشدم یه نون تست گرم کردم با یکم کره بادام و عسل خوردم و پشت بندشم یه قرص مسکن
و یکم پاهام بالا گذاشتم که فشارم متعادل شه
سردردم بهتر شد و خوابیدم
الان بخاطرهمون مسکن و کم خوابی مغزم خوابه من کلا اهل قرص مسکن خوردن و... نیستم
دوباره باید این هفته برگردم به زندگی عادی و روتین هام
و حسابی برنامه ریزی کنم
صبح که بیدار شدم دلتنگ داداش بودم میدونستم شیفت صبحه زنگ زدم بهش میگه مامان هرچی داده نصفش برا منه
میگم بی خود فقط مامان نون محلی خریده بود واسه من، من دلم سوخته نصفش میدم بهت
خلاصه کل کل سراین بود که مفت خوری تو باید نصفش کنی:))))))))) بیشعوره دیگه
گفتم بهش من دیروز بدون تو رفتم همش جات خالی بوده پیشم:) گفت وظیفته عن خانوم چون منم برم بخوام خوش بگذرونم بی تو
بچهام میگن جا عمه خالی:) عن اقاست دیگه نمیشه کاریش کرد
از امروز سعی کنم مواد غذایی شیرین مصنوعی مثل شکر حذف کنم
البته تو خونه دیگه شکر ندارم:))))))))
ولی همش هوس شیرینی دارم باید جایگزین کنم با عسل و ....
قربون دستهای مامانم برم برام گردو مغز کرده گل محمدی و....
خوشحالم که میتونم امروز عصر برم پیاده روی
دیگه خوب من برم به کارو بارم برسم و برنامه این هفته ام
ان شالله هفته اخر ابان برای هممون پر از شادی و لحظات خوب وخوش باشه.