من خیلی وقته کباب نخوردم
یعنی کباب بیرون نخوردم
این شهر معروف به کبابهای خوشمزه اش!
و فکر کنید من هرروز میرم بیرون ده بیست تا کبابی فقط همین نزدیک خونه ام هست و نمیرم کباب بگیرم
بخاطر کرونا از غذای بیرون من نخوردم اصلا توی این مدت.
بجز ماموریتی که بودم
حالا امروز هوس کباب کردم
به داداش گفتم بیا بریم اون کبابی معروفه که اون سر شهره
گفت میام
حالا من منتظرم داداش بیاد
امروزم سه بند لباس شستم من
هنوزم دوتا چمدون مونده و یه سبد پر از شلوار جین!
نمیدونم چه کنم بند دیگه جا نداره جا رختی رو بشورم اونم بذارم تو راه پله
نهایتا نصف شلوارها رو فقط جا بده
کتف درد منو کشته!
بیشتر بخاطر این میخوام برم بیرون که خودمو از دست خودم نجات بدم ایقدی کار نکشم از خودم!
دخترا میگن بیاین بریم دور بزنیم من قبول نکردم دلم خلوت میخواد!
بعد که با داداش برگشتیم خونه یه فیلم بذارم ببینم
امروز جز لباسها کار خاصی نکردم حتی اشپزی هم نکردم
حسش نبود میلی هم غذا ندارم
مثلا پر فریزر بستنی اما من میلی ندارم
هنوزم دوز دوم واکسن رو نزدم که نزدم
داداش میگه از زیرش در میری برو بزن خوب
شاید الان اوکی دادم نمی دونم.