دیشب یه کلیپ می دیدم از استاد انتظامی
که داشت میگفت خوب کاری کردم من هرکاری کردم خوب کاری کردم خوب کاری کردم!!
داشتم مسیر اومدن خودم به اینجایی که هستم به 37سالگی رو نگاه میکردم
من هرکاری کردم خوب کاری کردم متناسب همون زمان حتی اگر اشتباه کرده باشم!
بازم حداقل منفعل نبودم یه کاری کردم!
و اینکه مدام خودمو سرزنش کنم قطعا کار درستی نیست!
من هر دوره و سالی از زندگیم با یه عده دم خور بودم
که نه همیشگی بودن برام وشایدم پایان بدی داشته
دیروز تو مسیر پیاده روی فکر میکردم و به خودم میگفتم تو هرکاری کردی موجا واقعا خوب انجامش دادی
تو کمک کردن به ادمها تو کار یاد دادن بهشون توی خیلی چیزا!
مثلا یادته 23 ساله بودی برا اون دختر چقد رفاقت کردی درس یادش دادی مار شد و نیشت زد!
بعد یادته 26 سالت بود به اون دختره خرم ابادی ندیده چقد کمک کردی کار یادش دادی و بعد پشت سرت چیکار کرد؟
چقد فحش چقد توهین به دوستت گفته بود چون تو آخرین بار وقت نداشتی کمکش کنی!
بعد یادته توی 27 سالگی باز برای اون دخترها چقد رفاقت کردی؟ اونا چیکار کردن؟ تهش چی شد؟ زمستون که رفت روسیاهیش موند واسه زغال!
تو 28 سالگی یادته؟ توی 30 سالگیت؟ توی 31؟ و تا همین اواخر دوسه سال پیش برا اون جمع چقد مهربونی کردی
خواهری کردی
بعد چی شد؟
اینها بهت زخم زدن اما تو بازم خوب موندی و خوب بودی
و بهت افتخار میکنم رنگ عوض نکردی اما پخته تر شدی دیگه کم کم یاد گرفتی با کی مراوده داشته باشی با کی نه
به کی خوبی کنی با بقیه کاری نداشته باشی!
----------
صبح بازم زود بیدارشدم
وگندمهای جوونه زده رو میکس کردم و سمنورو گذاشتم بپزه این اولین بار دارم سمنو میپزم تو جنوب خیلی کسی اهل سمنو پختن نیست!
همه حلوا و رنگینک و ... میپزن
پوسته های گندم رو گذاشتم خشک بشن بعدا آسیابشون کنم به عنوان سبوس!
یکم از جوونه ها رو گذاشتم یخچال واسه سالاد
ویکمش رو هم درسته گذاشتم خشک بشن بعدا آسیابشون کنم برای ماسک صورت و پنکیک
هنوز کلی گندم دارم 4 کیلو مامان فرستاده و اگر عمری بود میخوام مرتب جوونه گندم درست کنم برای تقویت بدنم
ضعفم خوب شده اما دست دردم هنوز هست و امروز متوجه شدم مقداریش بخاطر اینه که من از بچگی عادت دارم دستمو میذارم زیر سرم
و به حالت جنینی میخوابم کاملا و این به ستون فقرات و دستم فشار زیادی میاره
ویکمم بخاطر اینه زیر پنکه میخوابم باد پنکه بدن رو خشک میکنه
جنوب هوا بهتره دیگه نیازی نیست کل روز کولر روشن کنیم
میخوام زرشک پلو درست کنم و خورشت قیمه
اما برنج نذاشتم شاید شب برنج بذارم
باید کمد رو مرتب کنم و تکلیف یه لباسهایی رو مشخص کنم
کار استاد رو هم تقریبا متوجه شدم باید چه کنم
امیدوارم امروز میزانیش رو انجام بدم