موقت:)

دوستان من ادامه رو فردا مینویسم چون بیانش یکم خودمو احساساتی میکنه!یعنی از من انرژی میگیره بازیابیش.

و یه جورایی تداعی خاطراتش نمیتونم بگم ناراحت میشم، نه !!خوشحالم نمیشم!

امروز دیگه خیلی تایم گذاشتم چون قضیه درسمم بود!

من باید پیش نویس های خودمو تو روابطم بیرون میکشیدم

برای همین میگم نظر شما هم برام اهمیت داره شاید چیزی رو ببنید که من نبینم

خوب من این فرصتو میدم شمااینها رو بخونید تا باقی ماجرا روبعدا شرح بدم.

 

امروز روز استراحتم بود بخاطر پریودی و روز کم رسانی به الف هم بود بخاطر اینکه داره میره دفتر میبینه

و عکس میفرسته و به مشورت من هم نیاز دارم از صبح کلی عکس فرستاده کلی حرف زدیم وبحث کردیم.

 

موجا ... ۳ خوشم اومد :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
موجا نام پیرترین تمساح جهان است...
تا جایی که علم پیش رفته تمساح ها تنها موجودات جهان هستند که پیر نمیشوند و ارگان های داخلی تمساح ها هیچ وقت پیر نمی شود!!و عمر نامحدود دارند مگر بر اثر شکار یا بیماری و.... بمیرند.
اینجا قرار از خودم بنویسم بدون هیچ روتوشی!!
پیوند ها
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان