من آدمیم وقتی مینویسم بهش عمل میکنم

لیست مینویسم وقتی تیک میخوره همه خستگیم در میره

12 تا کار داشتم ازصبح که بیدار شدم، که جدااز ترجمه و بحث در موردش و غذا درست کردن بود!

که خداروشکر 11 تاش تا الان انجام شدن:)

روز دختر بود امروز؟ به همه دخترای گل تبریک میگم هرروز روزماست البته:)

من برا تبریک به خودم و انجام کارهام یه جایزه دادم

از دیروز انواع اسموتی با بستنی درست کردم خوردم

دیگه امروز نوبت انبه بود که برا روز دختر بود:) نمیتونم برم بستنی فروشی که

حداقل تو خونه به خودم برسم

 البته عذاب وجدان دارم از بابت بستنی خوردن

یه بسته نیم کیلویی بستنی سنتی خریدم

همشو خوردم از دیروز:) خداقسمت کنه دو قاشق دیگه بیشتر نمونده اونم تبرکی میخورم تا غروب

از شکر متنفرم و ورم بعدش

از حس بد عذاب وجدانشم بدم میاد ولی خوب لامصب لذت داره:)

 کار آخری هم رسیدگی به خودم بود که ماسک گذاشتم و به خودم رسیدم

ناخنام مرتب کردم و سوهان کشیدم دیگه کار خاصی ندارم جز شام پختن

یه مینی ژوب خوشگل پوشیدم فیلم دیدم میوه و تنقلات خوردم تا غروب جمعه ام بگذره

راستش گفتم نرم بیرون و استراحت کنم خودمو خسته نکنم.

که شب آرومی داشته باشم.

فردا نوبت بوتاکس دارم، به دکتر پیام دادم گفت فردا اخرین روز این ماهه که هستم

و دارم میرم سفر، منم برنامه ام برا شنبه بود اتفاقا

گفت فردا یا به خودم پیام بده نیازی نیست به منشی بگی

خوب خیالم راحت شد دیگه اینم از این:)

این دومین بار که میرم بوتاکس و دوست دارم بوتاکسو

هرچند فقط خط اخم اما بازم تغییرات خوبه.

لیست کارهای این هفته ام رو هم نوشتم

و امشب ساعت 10 کلاس دارم باز تا حدودای 12

چندروز پیش که قضیه وبینار پیش اومد

استوری که گذاشته بودم برخورد دوسه نفر برام خیلی جالب بود

مثلا بجای خوشحالی و تبریک و...

اومده بودن فحش داده بودن به سازمان محل کارم!

نمیدونم درک نمیکنم آدمهایی رو که نمیتونن ذوق بقیه رو خراب نکنن!

یعنی میدونن سکوت کردنشون ارزش بیشتری داره تا خراب کردن قضیه

حتی گاهی میدونی طرف داره شوخی میکنه اما شوخیشم قشنگ نیست واست