سلام علیکم:)
خوب دیشب خوابم نبرد و صبح خوابیدم نزدیکهای ساعت 5 بود فکر کنم.
همسایه بغلی خونه اش رو داره تعمیر میکنه،
و صدای کوبیدن و کندن میاد حدود 1 هفته!
بخاطر این صدای کوبیدن توی طول یک هفته
مغز من بهش عادت کرده شب که سرم میذارم روی بالشت صدای کوبیدن میاد!!!
چقد آدمی عجیب غریبه و چقد هم شگفت انگیز،
به حرفهایی که میشنویم؟ به حرفهایی که خودمون به خودمون میزنیم هرروز...
مغزمون بهش عادت میکنه!در معرض هرچیزی قرارش بدی بهش عادت میکنه...
جدیدا دارم سریال lucifer رو میبینم و نمیشه عاشقش نشد!
یه بخشی از کلاس من و استاد زبان به معرفی فیلم یا گفتگودرباره فلسفه و ...
میگذره. گفتم اینو شروع کردم دوستش دارم و یکم حرف زدیم
بهم دوتا سریال دیگه هم توی این تم معرفی کرد
حالا ببینمشون خوب باشن میگم بهتون.
امروز باید کتاب بخرم باز، از همون سایت قبلی برای خودم باید متن هدیه آماده کنم:)
با معرفی دوستم وارد یه گروهی شدم
که دارن راه هنرمند رو به صورت جمعی کار میکنن!
کارگاهش پولی ولی خوب ازمن پولی گرفته نمیشه و هدیه یه دوست مجازی بود
براش کلی هیجان دارم:)
اقای ی پیام میده من شونصد روز دیگه میبینم
بعد من بهش پیام میدم بنده خدا دو ثانیه بعدش جواب میده
دقیقا جالبه هروقت با من کار داره من دیر میبینم تلگرام رو خیلی دیر چک میکنم
گفتم خوب از این به بعد توی وات بهم کارهای مهمتو بگو کارش رو انجام دادم
ولی خوابه یعنی ایقدی منتظر شده بود که صبحشون شده!
گفتم اگر ادم غیرمنطقی بود میگفت ببین من هروقتی با موجا کار دارم نیست!
یا عمدا غیبش میزنه!
یه تحولاتی در من داره رخ میده نمیدونم چیه...
ولی یه آرامشی همراهشه که هم دوستش دارم
هم اینکه کلافه ام میکنه ...
برای کلافگی استادم میگه قبل خوابت تو تاریکی اتاقت یه برگه بردار
بابت هرفکری که ذهنت رد میشه یه خط بکش عین چوب خط کشیدن!
تا 30 شب مثلا این کارو بکن اصلا هم کنترل نکن افکارتو!
من چند شبی انجام دادم جالبه صبح که خطها رو میبینی خودت خندت میگیره
در عرض ده دقیقه چقد فکر چقد خط!
کم کم کمتر میشه ومنظم تر میشه افکارت!
من ناخودآگاهم ازم زیاد انرژی خواری میکنه!
قشنگ معلومه دیروز این همه پست گذاشتم
کلافگی خیلی بده.
برای قبل خواب تمرین کنترل ذهن
برای بیداری تمرین تنفسی ویم هاف!