سردرد بدیم

ایقدی گریه کردم از صبح میلی هم به غذا نداشتم

من در این موارد یا بدنم یخ میکنه یا تب میکنم

شوک بود واسم فوت مادر دوستم بنده خدا پارسال همین موقع ها کرونا گرفته بود دیروز واکسن استروزنیکا زده بود دیشب ایست قلبی میکنه من نمیدونم از اثرات واکسنه؟ یا اصلا ربطی داره؟

ولی یه سری توییت خوندم درباره این مشکلات یه سری مشکلات قلبی گزارش شده توسط خود مردم بعد از تزریق واکسن اما عمومی نشده یعنی مردم خودشون توی شبکه های اجتماعی مطرحش کردن!

واقعا موندم بذارم مامان بره واکسن بزنه یانه؟ هرچند تصمیم به عهده خودشه ولی نگرانم

داداش هم که دیابت داره وبیمار قلبی هنوز نرفته اقدام کنه برا واکسن

کلا دید خوبی به واکسن ندارن چون داداشم که کادر درمان هم نزده خانمشم نزده

میگن اعتمادی نداریم به واکسنهایی که تاییدیه غذا و داروی آمریکا رو ندارن!

 حالا من این کلافگی و استرسم برای مامان و داداش خیلی زیاد شده!

چندتا از دوستامم که استاد دانشگاه هستن میگن ما این واکسن ها رو قبول نداریم ونمیزنیم!

از طرفی به سری سینوفارم میزنن به سری واکسن هندی!

نمیدونم والا.

حرف بهی جان رو قبول دارم من خیلی شنیدم زیادم شنیدم هرکی رفته بیمارستان برای کرونا بستری شده مرده!

اما خوب دیدم کسایی که مسیح دانشوری بستری شدن و خوب شدن با درصد بالا!

همسایمون بیمارستان خصوصی بستری بود شیراز با 70 درصد مراجعه کرده که فوت شد بنده خدا نزدیک 300 یا 400 میلیونم خرجش شد.

پدر استاد زبانم و شوهر عمه اش با 60 درصد دانشوری بستری شدن که خوب شدن و مرخص شدن!

خود استادمم درگیر شد ریه اش اما اصلا نرفته بود بیمارستان و تو خونه مونده بود وخوب شد

یکی از دوستای صمیمی هم که روز 13 بدر متوجه شد درگیر شده که تو خونه بودن و فقط رفت دکتر تست داد مثبت بود، ویه  سری دارو دکتر براشون نوشته بود شوهرشم درگیر شده بود ریه اش

که همه تو خونه مونده بودن و یه سری هم عرق اویشن و نعنا و... دکتر گفته بود عین قلیون بکشن ولی قلیون سرد باشه یعنی روشن نباشه!

حالا نمیدونم واقعا این قضیه کرونا قرار به کجا ختم بشه من خودمم دید مثبتی به اینهایی که بیمارستان بستری میشن ندارم. اگر علائم داره ادم سریع مراجعه کنه داروهاش رو بگیرو توی خونه بمونه وبستری بشه توی خونه اش از غذاهای مقوی استفاده کنه کپسول اکسیژنم اگر دستشون میرسه اجاره کنن همین.

من داداشم و زن داداشم بااینکه خط مقدم درمان بودن اما خداروشکر کرونا نگرفتن بخاطر رعایت زیادشون بود و عدم رفت وامد با هیچ کس جز خودم رفت و آمدی نداشتن  اوایل که با منم رفت وآمد نداشتن! یعنی تا 5 ماه من ندیدمشون .

بعدش با رعایت موارد همو می دیدیم .

خانواده عمو و داداش بزرگم یه سری گرفتن همشون و بعضیاشونم دوبار گرفتن ولی همه خفیف بوده

و من تا جایی که با دوستای پزشکم صحبت کردم و داداش میگن تغذیه نقش اساسی داره وبعد ممکنه ژنتیک هم نقش داشته باشه چون استان سیستان وبلوچستان بااون وضع تغذیه وبهداشت امارشون خیلی پایین. من خودم ماموریتم اونجا بود و سطح بهداشتشون خیلی پایین مرکز استان یعنی زاهدان هنوز خیلی از خیابونهاش خاکیه فقر از سرروی این استان میباره ولی خود مدیر هتلم میگفت اینجا آمار پایینه و نمیدونم واقعا همه چی حدسیات!

ولی نگران مامانمم میگم خداروشکر مامان که سالمه فقط فشار خون داره

تاالانم که کرونا نگرفته خداروشکر

بیرون هم کم میره در حد خریدی ولی خیلی محدود

خوب واکسن نزنه:(

اصلا میلی به غذا نداشتم ظهری...

نخوردم

پاشدم کوکی درست کردم

بچها اومدن و داداش کوچیکه اینها دیگه کلا سر منو بردن

بچها که تا الان موندن هر بازی بلد بودم باهاشون کردم

از طرفی اینها دارن به من اعتماد میکنن یه سری مسائل میپرسن

یه سری حرفهایی که از دوستاشون میشنون رو به من میگن ! میگن به بابا نگو!

 نمیدونم ولی خیلی خدایی بچه داری سخته اصن من نمیتونم تحمل کنم بچهای این زمونه رو!

چقد راحت اطلاعات در دسترسشونه

ماها تنها راه ارتباطیمون چی بود خدایی؟ کتاب های کتابخونه و یه تلویزیون که همش بدبختی و جنگ و روضه  بود...

یه تلفن ثابت که اصلا با شخص خاصی هم مرتبط نبودیم خانواده ما هم که نمیذاشتن بریم تو کوچه بازی کنیم

کلا چه اطلاعاتی میخواستن به ما بدن ؟ کی واقعا؟ از کجا کسب میکردیم؟

بعد بچهای این زمونه اینطورین مثلا برادرزاده ام اونی که بزرگتره هر اطلاعاتی یاد میگیره به کوچیکه هم یاد میده:)) بعد موبایل اینترنتم  که هست تی وی که هست ماهواره هم هست...