آدمهایی که منو میشناسن میدونن که وحشتناک به چایی و قهوه اعتیاد دارم
آدمهایی که منو میشناسن میدونن که وحشتناک به چایی و قهوه اعتیاد دارم
امروز یکی از شدیدترین حمله های اضطرابی زندگیم رو تجربه کردم
این روزها بوی نارنگی میده
طعمشم مثل نارنگی نه ترش نه شیرین :)
رنگشم نارنجیه
خوب صدای قل قل قابلمه دیزی که رو گاز هست و بوی خوب ادویه هاش
یعنی میگه زندگی توی این خونه جریان داره
درسته که من از زن داداش متنفرم!
منفورترین ادم زندگیمه و دلم نمیخواد اصلا ببینمش یا رابطه ای باهاش داشته باشم!
اما دلیل نمیشه که فاطیما رو تشویق کنم از مادرش دورتر بشه!
دو عود هست که من خیلی بهشون علاقه دارم یکی فورست رین یا همون جنگل مرطوب یا بارانی
و صندل که بوشون واقعا دوست دارم بقیه باعث سردردم میشن
خوب این چند روز مهمونی داری هم به زودی تموم شد
خونه ساکت من الان مونده و غروب دلگیر جمعه:(((
هنوز کار اتاق ولباسها و کمد ودراورها تموم نشده:
(((((
80 درصد ایز لودینگ:
:(((((((((