بالاخره مغز من چند ساعتی از کار افتاد!
شوهر ساقی یه ترکیبی برای تشکر از من درست کرد
بابت کیک هویج ها
که واقعا مغز منو از کار انداخت
بالاخره شد که ما هم مغزمون چندساعتی خاموش بشه!
خدایی ترکیب خفنی بود
این 4امین باری بود که من اب انگور تست کردم
این یکی بالاخره شد
ولی حیف که میم نذاشت بیشتر بخورم
میگفت حالت بد میشه خیلی مراقبم بود دمش گرم واقعا
تا صبحم هی استرس منوداشت
ولی من کلا مغزم خوابید البته مغزم از کار نیفتاد میدونستم چی میگذره
کجام و چیکار میکنم
فقط دیگه فکر نمیکردم و همین فکر نکردن به مسائل گذشته و اینده و حال یه نعمت بود برای من
صبحم سرحال بدون سردرد بیدار شدم
ولی میم لش بود کلا
دیروز و کلا به تمیز کاری و مرتب کردن خونه گذروندم کلی لباس گذاشتم که بدم به نیازمند
دوست دارم خونه سبک سبک کنم
کلا عادتمه من دوماهی یه بار کلی چیز میز میندازم بیرون
که خونه خلوت بشه
هنوز هم دارم کمدها رو مرتب میکنم
این هفته اشپزی هم نکردم همش غذای مامان میم رو خوردم که دستپختش واقعا عالی
هفته اینده من یه زرشک پلو درست کنم براشون
این هفته پیش رو بسیار هفته شلوغی خواهد بود!
من برم که باید امروز کلی کار شرکت رو جلو بندازم