این چندروز اونقدر تو حالت پی ام اس طوری بدی بودم که ترجیح دادم تو غار خودم باشم
الحمدالله که میم هم میخواست بره تو غار تنهایی خودش وگرنه شراره های بداخلاقی اتیش من میسوزندش
این روزها با خدا زیاد حرف میزنم
وجود آرامش بخشش رو توی قلبم احساس میکنم و یه نشونه های قشنگی از وجودش رو تو زندگیم میبینم
شنبه رو باشگاه رفتم ولی یکشنبه خواب موندم
تا ساعت 12 خواب بودم تقریبا
و این خابالو بودن بهم میگه احتمالا دوباره کمبود اهن پیدا کردم
و بخاطر کم اشتهایی و غذا نخوردن تو این دوماه این طبیعی هست
از کم اشتهایی و بد اشتهاییم اینو بگم که مثلا امروز کتلت مرغ درست کردم
بعد اصلا نتونستم یه لقمه هم بخورم در نهایت یکم کته و ماست خوردم::(
و باید بیشتر خودمو تقویت کنم
امروز صبح ساقی زنگ زد بیا بریم کافه صبحانه بخوریم
بهش نه گفتم چون باید میرفتم باشگاه
و باشگاه برام واجبتر بود
و تمرین خوبیم داشتم ولی خوب خیلی لاغر شدم وزن نمیگیرم و دارم وزن هم کم میکنم و این بده!
چون این چندروز هم باز اشتها نداشتم
همشم بخاطر اضطراب هست و عاملش جسمی نیست
امروز تراپی دارم چونکه فردا هم کلاس دارم و نیستم
4شنبه نوبت ترمیم ناخن گرفتم
خیلی از این ناخن کار راضی بودم هنوزم بقول سیم سیم ناخنهات جا داره خیلی خوب و تمیز موند
احتمالا این سری یه قرمز خوش رنگ انتخاب کنم انرژی بیشتری بگیرم