جسمم ضعیف شده
دیشب دوستم شام درست کرد رفتیم بیرون
دوسه ساعتی بیرون بودیم خوب بود
وقتی برگشتم با خشم زیادی برگشتم نه از اون یا هرکسی
بابت شرایط
من این روزها هم خشمگینم هم ناراحت
هم از دست خودم هم از دست بانی این اتفاقات
وقتی در موردش حرف میزنم ناراحت میشم خشمگین میشم
امروز ساقی میگفت تو اصلا اروم نمیشی
هرروز داری خشمگین تر میشی
هرروز داری بدتر میشی
راست میگه من دارم هرروز بدتر میشم
چون شاید میفهمم چی سرم اومده
بیشتر اذیت میشم