امروز مجددا تمرینات سنگینم رو ازسر گرفتم
سرشانه داشتم امروز
و برای بار اول تونستم پرس سرشانه چرخشی رو با وزنه های ده کیلویی بزنم
هیچ وقت فکر نمیکردم بااین بالاتنه ظریف و لاغر بتونم دووزنه 10 کیلویی رو نه تنها بالا سرم نگه دارم
بلکه باهاش 12 تا پرس سرشانه اونم چرخشی اجرا کنم:))
من هر هفته تمریناتم رو رصد میکنم که سنگین تراز هفته پیش کار کرده باشم
حداقل شده حتی نیم کیلو!
شده حتی سه تکرار رو بتونم با وزنه سنگین تر بزنم هم برام مهمه
برا بعضی حرکات امکان نداره تو بتونی سنگینتر از هفته قبل بزنی
مثل حرکاتی که تعداد بالاست و تمرکزی و مکث داره
در این موارد از خودم انتظار ندارم
استاد هم تاکید کرده مثلا هاگ پا دستگاه رو که تو با مکث 7 ثانیه ای داری کار میکنی و تکرار بالاست
اصلا وزنه نذار!
ولی من هفته پیش دو وزنه اضافه کردم:))))) چقدرم حرف گوش کنم
امروز برای یه کاری که هفته پیش درگیرش بودم پیگیری کردم ببینم چی شده
بعد مدیر اون مجموعه یه خانم هست
برگشته میگه شما ظاهرت و قیافت و تیپت ماشاله خیلی عالی فلان قدر پرداخت کن!
تازه من کلی ادم به اون مجموعه معرفی کردم میگه اره ماشالله با همین قیافت خوب میفروشی
میخوای بازاریابی کن برام پورسانت هم میدم!
دیدی بعضی خانمها چه تفکراتی دارن؟ به هر طریقی با هر کاری و ترفندی میخوان درامدشون زیاد کنن
بخصوص با استفاده از زنانگیشون فکر میکنن همه هم مثل خودشونن!
گفتم چه ربطی به ظاهرم داره پرداخت ؟؟؟قرار نیست اولا ظاهرم نشون دهنده میزان درامدم باشه یا ظاهرم باعث بشه شما ماشین حساب دستت بگیری حساب کنی من چقدر می ارزم که چقدرش رو باید به شما بدم!
دوم اینکه من یه سری 8 سال پیش پول بابت این خدمات به مجموعه شما پرداخت کردم
و هیچ استفاده ای نکردم
و الان میخوام مجددا خدمات رو پیگیری کنم (تو دلم گفتم یهو میگفتی گوشات درازه!)
واقعا به میم میگم باید تو این شهر گونی پوشی تا فکر نکنن پولداری یا پول مفت زیاد داری
تو کارت رو درست انجام بده هزینه درست بگیر
چرا دزدی میکنی از ملت اخه؟
یه دوستی دارم از دوران ارشد تو یه شرکت دولتی کار میکنه
باورت میشه هرروز عکس مدیرش رو استوری میکنه و کلی پاچه خواری میکنه؟
واقعا درک نمیکنم این کارش رو چرا؟ حقیقتا چند سال این کارو میکنه از وقتی وارد این شرکت شده اونم بدون ازمون!
بعد این خانم خیلی ادعا در مذهب و اینا داره مجردم هست
خوب خواهر من بسه دیگه میخوای پاچه خواری کنی یا هرچی خواری به خودش بگو
فردا قرار اجی بیاد پیشم کار داره
حالا قرار ناهار بیاد میگه ماکارونی میخوام!
منم از خدامه ماکارونی درست کنم راحته بعد باشگاه میتونم راحت درستش کنم
وسایل سالاد رو هم شستم و خشک کردم
کار خاصی ندارم خونه هم تمیزه
عصرم برم یکم خرید کنم برای خونه
میم دیروز میگفت بیا دوستم و خانمش بریم شام بیرون
من قبول نکردم از خانم دوستش خوشم نمیاد همچنین از دوستش:)))))
حالا شوهره قابل تحمل تر از خود خانمش هست:)))))))
من برای ارتباطاتم خیلی فیلتر دارم و دلیلی هم نداره بخاطر میم تن به یه سری ارتباطات بدم
حالا شاید بین دوستاش بخوام با یکی دوتاشون معاشرت بیشتری داشته باشم
و یا دلم بخواد با خانمهاشون اشنا بشم
اما با این یکی نه!
میم یه مدت خیلی دوست داره که بیشتر با دوستاش بصورت زوج بریم بیرون کلا من با خانهاشون اشنا بشم
یا اونا با من!
من حقیقتا میلی به اینقدر رسمی شدن رابطمون در حال حاضر اونم توی این شهر ندارم!
ولی نیاز هم هست من چند باری باهاشون رفت و امد کنم رفتار میم رو هم توی جمع بیشتر بسنجم!
فقط دوسه بار پارسال من با میم و دوسه تا از دوستاش چندباری بیرون رفتیم
من حقیقتا فقط از امیر خوشم اومد که اونم سینگل هست
باهاش راحت بودم برای تولد میم هم کمکم کرد سورپرایزش کنیم
مثلا با یکی از دوستاش و خانمش بیرون رفتیم همش اصرار داشتن بین ما یه دعوایی درست کنن
شروع کردن به کل کل و سربه سر میم گذاشتن که یه جوری منم با خودشون همراه کنن
دیگه داشت مساله به تخریب می رسید تا شوخی!
منم حواسم هست که احترامی که بین من و میم هست هیچ وقت خراب نشه
و هم اینکه حتی توخلوت خودمون هم ما شوخی میکنیم حواسمون هست شخصیت هم رو زیر سوال نبریم!
یا اگر ناخواسته هرکدوم از شوخی طرف مقابل بدش بیاد قشنگ مطرح میکنه
من حقیقتا بااین کل کل ها موافق نیستم توی جمع چون منجر به اختلاف میشه
و یه زن یا مرد باید خیلی ادم نادونی باشه که توی جمع بره طرف مقابل پارتنرش بایسته و
کمک کنه در قالب شوخی پارتنرش رو تخریب کنن
در هرصورت ادم باید تو توی پارتنر یا همسرش باقی بمونه بخصوص توی جمع!
با یکیشون هم بیرون رفتیم زوج چندتا بودیم
که من اون شب اصلا حال خوبی نداشتم و عید بود دلتنگ داداش بودم
یکیشون خیلی سربه سر من گذاشت
من حقیقتا سکوت کردم با رفتارم به طرف فهموندم من از اون مدل خانمها نیستم تو بتونی بامن صمیمی شی
یا شوخی کنی!
مگه چندبار همدیگه رو دیدیم که داری با من شوخی میکنی؟
از این جور مردها خوشم نمیاد
هرکسی باید حد خودش رو بدونه زود پسرخاله نشه
حواسم بود میم حواسش هست میدونه من خوشم نمیاد یه مرد باهام شوخی کنه ندیده نشناخته
یه جوری جمعش کرد
وقتیم اومدیم خونه عذرخواهی کرد بابت این مساله
نمیدونم بعضیها فکر میکنن چون تو رو میشناسن دوستن یا هرچی میتونن با پارتنرت هم همون قدر راحت و صمیمی باشن؟
یا نمیدونم چون با پارتنرت دوستن پس میتونن با تو هم راحت باشن!
من تو زندگیم این دو مساله جداست
قرار نیست دوستای میم و خانمهاشون دوستای من باشن!
و برعکس!
چون میم هم دل خودمه مراقب هست چی میگه با کی چطور رفتار کنه
خلاصه خیلی چالش داره این موضوع برای من
یه موضوعی که هست این روزها من باهاش درگیرش برگشت اضطرابم هست
و من باید این موضوع رو هم مدیریت کنم
البته میم این قضیه رو میدونه و خیلی کمک کنندست دونستنش
ولی من خودم باید یه اقداماتی انجام بدم برای این اضطراب و هرچند وقت که درگیرش میشم وبرمیگرده
زندگیم رو تحت تاثیر قرار میده
این هفته یک جلسه مهم هم با مدیرمون و هیات مدیره و همینطور چندتااز همکارها داریم
که قرار ایده پردازیم کنیم یعنی من یه سری ایده دادم یه سری ایده هم مدیر
بعد درنهایت قرار بر یک جلسه و همفکری شد وهمینطور نهایی و اجرایی کردن این ایده ها
یه بخشیش که همین امروز کلید خورد و باید با اون همکارم که باهم مچ هستیم
این قضیه رو پیش ببریم به نظرم کلی چیز جدید قرار یاد بگیرم
هم اینکه فشار کاریم بیشتر بشه:((((
اینا برام استرس یا اضطراب زا نیست چون مدیرم از قبل بهم اطلاع داده و کلا سیستم شرکتمون
اعمال فشار و .... نیس همه چی با یک نیت خوب و حس خوب شروع میشه و تموم میشه
من هیچ نظارتی رو کارم ندارن! ولی بدون خطا پیش میرم چون همه چی انرژی خوبی داره
بقیه همکارا هم همینن از کارمون نمیزنیم چون محیط همکاری خوبه
من گفته بودم یه سری اموزش جدیدهم دارم میبینم اونها رو یکیش رو به یکی از دوستام گفتم
بالاسرم باشه سختگیری کنه هی ازم تکلیف میخواد این خیلی خوبه چون باعث شد من سرسری رد نشم از قضیه!
اون یکی رو هم باید به یکی دیگه از دوستام بخوام ازم تکلیف بخواد چون تو اون بخش ماهر اینجوری من خیلی بیشتر یاد میگیرم
رفتم پیاده روی امروزم انجام دادم و برگشتم البته میم عزیزم رو ندیدم چون از یک مسیر دیگه رفتم
سرد خیلی و باید زود برمیگشتم
میم هم این هفته سالگرد باباش هست و درگیر انجام خرید و کارای مراسم هست
من برم یه چایی نوش جان کنم ویه دوش بگیرم شام درست کنم و کلی کار دیگه تا ساعت 12
راستی سانس عصر اون باشگاه قبلیم بسته شد چون همون مربی بود حاشیه داشت و لباس منو برده بود؟
اونقدر حاشیه درست کرد که سانس تعطیل کرد مدیر مجموعه.
الان فشار روی این یکی باشگاهمون زیاد میشه!
و نمیدونم تکلیف چیه واقعا پیدا کردن یه محیط سالم و به دور از حاشیه تو این شهر شده یک آرزو
امیدوارم همه چی درست بشه!