واقعا چرا ممکلت مااینطوری؟
دقیقا متوجه شدم تو بحث ورزش چقدر حاشیه زیاده تو بقیه جهات و... هم که نگم
زین پس میتونید به من بگید سلطان جذب حاشیه های قهوه ای! سلطان جذب انسانهای اسکیزوفرنی حاد:))))) سلطان جذب انسانهای سمی
تو این مملکت کار به کار کسی نداشته باشی همه کار به کارت دارن!
و شغل همه ی ملت بخل و کینه و تنگ نظری شغل دوم همه است!
این باشگاه هم اینطوری شد!
امروز دوستم اومده میگه خواهرم دیروز اومده ثبت نام کنه
این مربی گفته دیگه میخوام صبح رو خصوصی کنم!
و حالا فقط این ماه شما سه نفر بیاین بعدش دیگه یا عصر یا کلا هیچی
من مشکوک شدم به قضیه چون دیروز به ثنا گفتم
این کمک مربی صبح هی داره تمرینات مارو نگاه میکنه
و...
چون دوسه تااز بچهاشون رفتن بهش گفتن یه حرکاتی از این دوتا میبینم که تا حالا توی این باشگاه ندیدم!
ثنا سیستم تمرینی من و تو بدنهامون داره به چشم بچهای اینجا میاد و نگرانم می کنه این قضیه
نگو دقیقا قضیه همینه
از اونجایی که همه ما در این مملکت بخیل و تنگ نظر تشریف داریم و دوست نداریم بالاتر خودمون ببینیم
این کمک مربی صبح یه بدن داغون داره یعنی تربیت بدنی خونده و مربی گیری هم داره!
بعد داخل رفتنی لگن داره و قوز وحشتناک تازه چربی شکمی و افتاده بد زایمان هم نداشته و یه خانم مجرد
اینارو میگم که بدونید کسی که شغلش اینه بدن خودشو نمیتونه درست کنه!
چه برسه بدن بقیه
و پس حدس بزنین بدن بقیه تو این باشگاه چه شکلی هیچ ادم فیت و مناسب و معمولی هم پیدا نمیکنی
چه برسه یه ادمی که بدن کات یا حجیم داشته باشه!
ولی باشگاه و امکاناتش عالیه واقعا و برای من و دوستامم مهم نیست مربی اونجا کیه و چیکارست
و بدن بقیه ملتی که میان اونجا چه شکلیه!
یکی مثل من که کهیر میزنم یکی بیاد نزدیک بشه بهم و وارد دایره امنم بشه
چون اصلا دنبال هیچ رقم ارتباطی توی این شهر لعنتی نیستم
و خداروشکر میم یه کوچولو حتی شبیه این ملت نیست وگرنه همون روز اول قیدش رو میزدم
خلاصه امروز هم شک کردم چون کارت باشگاه رو میخواست دوستم شارژ کنه چون اون زودتر من اومده بود
مربی صبح گفت با خود مدیر باشگاه صحبت کنید!
اومدم خونه پیام دادم به مدیر که منو میشناسه و...
گفت که اره حقیقتا ازتون ناراحتم چون از فلانی برنامه گرفتید!
فلانی منظورش مربی باشگاه قبلی هست من که هیچ وقت ازش برنامه نگرفتم خدایی
حالا این بماند و من کلا رو این خانم حساسم و....
گفتم اونوقت اگر از ایشون برنامه گرفتیم باشگاه شما چیکار میکنیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اسکرین شات از چت خودم و دکتر وبرنامه ای که فرستاده بود براش فرستادم
گفتم مربی من ایشونن که معرف حضور همه ی بدنسازها هست دیگه
و اینم که چت میبیند
ولی ناراحتم بابت این حواشی
خدایی منو دوستام اصلا دنبال حاشیه نبودیم و نیستیم از حاشیه فرار کردیم بیایم یه گوشه
اروم و بی آزار تمریناتمون انجام بدیم
ولی انگار شغل همه ی مردم این شهر فضولی قضاوت و دروغ و تهمته
بعد جالبه چرا شما باور کردید؟
یه ذره برنامه تمرینی منو هر چلاقی ببینه میفهمه این یه برنامه عادی نیست
و کار هرکسی هم نیست نوشتن این سیستم تمرینی اصلا خیلی از تمرینات توی کتابها و گوگل هم نیست
ابداعی خود دکتر هست
بعد چطور واقعا فکر کردن این برنامه رو اون خانم نوشته که کپی میکرد برنامه منو برای بقیه؟
خلاصه کلی حرف زد که من خیلی دوستون دارم و... احترامتون دارم خوب شد به خودتون گفتم
ماجرا برام روشن شد
گفتم والا احترام متقابل بوده ولی اصلا تو کتم نمیره وقتی ماکاری به کار بچهای شما نداریم
از رو حسادت و بیکاری و مریضی بشینن پشت سر من و دوستام حرف بزنن
و داستان درست کنن
و این ماه تموم بشه احتمالا دیگه نمیایم!
به ثنا زنگ زدم ماجرا رو تعریف کردم اون بدتر من تو شوک بود
که چرا این ملت اینجورین؟
تازه بدن ثنا عالی خیلی بهتر از بدن منه ببینید من چقدر راحت میگم بدن اون بهتر از منه
چون واقعا بهتره سابقه تمرینی درستش هم بیشتره!
چرا نگم؟
بعد مربی برگشته میگه بچها گفتن این چه بهش نمیاد بدنساز باشه!
فکر کن به بدنی که یه بغل ران خوشگل و کات و سرشانه های عالی و عضلات بک کات داره
سیس پک داره اونا اینو گفتن چرا؟ چون چشم ندارن یکی از بهتر از خودشون ببینن
حالا من به ثنا نگفتم اینو پشت سرت گفتن
ولی کلا تو مخمه که چرا هرچی خوبی میکنی و مراقبی به کسی آزار نرسونی توی این جامعه
این ملت بیشتر دنبال کرم ریختن و ماجرا ساختن و ازار رسوندن هستن؟
واقعا اصلا برای من قیافه و شکل کسایی که دورم دارن تمرین میکنن مهم نیست یعنی من الان
قیافه هیچ کس جر کمک مربی و دوستم ثنا یادم نیست
بااینکه حافظه تصویریم عالیه یکی ببینم هیچ وقت فراموشش نمیکنم
من اصلا نمیبینم اینارو اصلا توجهی بهشون ندارم
سرم تو کار خودمه ثنا که دیگه نگم بدتر من حتی باهم حرف نمیزنیم این چندروز جز سلام خداحافظی
چندتا گفتگوی کوتاه وسط تمرین درحدی که ببنیم چقدر از تمرین اون یکی مونده؟
اونوقت اینم از اوضاع ما
یعنی میریم ورزش میکنیم جسم و روح رو صفا بدیم
قشنگ میزنن قهوه ای می کنن روح و روانتو!
خدایا این مد ورزش و بدنسازی رو هرچه سریعتر تمومش کن لطفا
الان توی این اوضاع من باید فکر سرویس گرفتن ورفتن به یه باشگاه جدید کیلومترها اونورترباشم
این انصافه؟
مغزم نمیکشه واقعا
دلیل پست رفتمون رو میفهمم واقعا
خسته ام
دیروز رفتم آموزشگاه زبانمون
استاد نازنینمم دیدم و کیف کردم
چقدر دلم تنگ شده بود حیف مریم نمیدونه
حالا براش تعریف کنم فحشم میده چرا تنها رفتم
میخوام ترم پایانی رو هم برم ببینم کی تشکیل میشه
گند بزنن مردم این شهر و این جامعه مزخرف رو .
بگذریم امروز به میم گفتم یعنی تو شبیه این مردم بودی
روز اول میزدم سیاه و کبودت میکردم و میرفتم از رابطمون:((((
میگه الان زورت به من میرسه کم هم به من ظلم نکردی به جبران کارهایی که این مردم سرت خودت میارن:))))))
دیشب بالاخره میم گوشی رو خرید بعد هزاران وسواس گفت اصلا بیا تو بخر
یکساعتی همدیگه رو دیدیم
تو هرکاری کنی هر رنگی و انتخابی من اوکیم
بسکه لفتش داد خدا میدونه انتخاب منو چقدر لفت داده البته کمم لفت نداد سه سال طول کشید:))))
دیگه پولو ریخت حساب من
من براش خریدم با متعلقات ادرس خونه خودمم زدم برای خرید
منم برای روز مرد و جبران کادوش و هم لیاقتش
پول متعلقات خودم دادم:) هرچند زیادنشد و 500 شد
ولی همینکه به یادش بودم کافیه دیگه؟
4شنبه داداش اینا میان
و منم اخر هفته باهاشون
البته سالگرد بابا هست هفته دیگه هم سالگرد داداش
به اندازه کافی این تراژدی بهمن ماه سخت تحملش چه برسه بخوای درگیر مسائل دیگه بشی
هرروز مراقبتر از روز قبلم به آدمها آسیب نزنم و نذارم کسی بهم آسیب بزنه
چون واقعا نمیدونیم هر آدمی چه جنگی رو داره پشت سر میذاره
الان کی میدونه این دختر خوش پوش رنگی پوش با اون رژ قرمز داره چه جنگی رو پشت سر میذاره؟
فکر میکنن یه مرفه بی درد که حقشون خورده
کی میدونه من چقدر جنگ تو زندگی پشت سر گذاشتم بعد چند سال مستقل بودن
بعد این همه کار و تلاش و زحمت
تازه این ماه تونستم یه جاکفشی ودراور جدید برای خونه اجاره ایم بخرم؟
منظورم این نیست من یه تصویر غیرواقعی ازخودم برای بقیه ساختم نه
کلا فیس من و ظاهرم یه جوری غلط اندازه
و هم اینکه عزت نفس و غروری که دارم و سفتم برای ارتباط با ادمها توی این دوسه سال اخیر
باعث میشه به اشتباه قضاوتم کنن تا جایی که بهم آسیب نزنه این قضاوت به کفشمم نیست واقعا
کارای امروز شرکت یه بخشیش موند چون نتونستم بااین تمرکز داغون و اعصاب ناراحت بشینم پاش
در عوض باید بگم بچم فاطی داره خیلی موفق میشه
چقدر خوشحالم که این جغله داره بزرگ میشه و امروزم باشگاه ثبت نام کرد و دیگه دیسپلینش کامل شد
فاطی کارموز یکی از شرکتهایی بود که من کار میکردم و متولد 78 هست
الان دیگه خانمی شده برا خودش و درآمدش ازمنم خیلی بیشتر و من دارم کیفش رو میکنم واقعا
و خوشحالم هر بار فاطی با ذوق زنگ میزنه موفقیتش رو بهم میگه و میگه تو اولین نفری هستی که میخواستم بدونی
میدونم تنها ادمی هستی که ذوق میکنی موفقیتم ببینی