واقعیت دردناک!

امروز توی باشگاه یکم حالم از فهمیدن به موضوعی بد شد

واقعیت اینه گاهی ما متوجه نیستیم در تک تک رابطه های بزرگسالیمون

همچنان در قالبی فرو میریم که بهمون حس امنیت همون بچگیمون رو بده!

وقتی یکی از والدها سختگیر و کمال گرا باشه 

تو عادت میکنی در هر رابطه ای حتی مثل استاد و شاگردی تو از استادی که سختگیره و حتی گاهی به تو توهین میکنه

خوشت میاد!

یکی دوباری پیش ادم که مربی بهم تیکه پروند جلو بچها که حرفه ای!

این حرکتت غلطه!

من گذشت کردم

دوسه بارم پیام داد دعوام کرد که رعایت نمیکنی!

من خوشم اومد گفتم چقدر پیگیره چقدر دوستم داره!

یهویی امروز مچ خودمو گرفتم 

که من فکر میکنم این ادم دوستم داره چون روشش این مدلیه و شبیه یکی از والدهای منه

احسنت و باریکلا های این ادم خوشایند من میشه چون انگار قله اورست رو فتح کردم در همون بچگی!

موجا؟ تو هرچی باشی و هرکی باشی دوست داشتنی هستی

و هیچ ادمی حق نداره مرزهای تورو حتی با مهربونی مادرانه جابه جا کنه!

هیچ کس حق اینو نداره به شخصیت تو توهین کنه و ببرت زیر سوال!

 اون دوتا دوستم که خواهر هستن هم درگیر این قضیه شدن چند وقته 

دوهفته است میخوان  باشگاهشون رو عوض کنن

ثنا دوهفته پیش اومد گفت میخواد بره فلان باشگاه و موضوع اینه 

و ناراحته بابت داد و بیدادهای مربی و....

من و ثنا بدنهامون تقریبا شبیه هست و بعضیها فکر میکنن خواهر هستیم 

البته سابقه تمرینی ثنا بیشتر از منه ولی خوب مربیش همیشه مربی های باشگاه بودن

 

اون باشگاهی که میخواستن برهن  میشد سرکوچه اونا! و کوچه پشتی ما!

ولی اونجا کسی رو همینطوری راه نمیدن و برنامه باید از خودشون باشه رفته بودن

و قبول نکرده بود!

امروز ثنا باز ناراحت بود که فلان جا رفتیم قبول نکردن و.... میشه صحبت کنی باهاشون؟ گفتم من صحبت میکنم چون مربیشون منو میشناسه وقبل فوت داداش مربیم بود

احتمال اینکه من بهش بگم و قبول کنه خیلی زیاده

اومدم خونه تماس گرفتم با همون مربی

جواب نداد و بعد خودش تماس گرفت و صحبت کردیم و... خودش مشکلی نداشت

مساله همسرش بود که باشگاه رو شراکتی اداره میکنن و این قانون باشگاهشونه

که فقط مربی باید خودشون باشن و کسی حق نداره مربی از بیرون بگیره!

بعد نیم ساعت تماس گرفت گفت من با همسرم صحبت کردم و خودم بهش قول دادم

که شما سه نفر رو پذیرش کنه و اجازه بده برنامه از مربی های خودتون بگیرید!

ولی به شرطی که کسی اینو نفهمه!

یه سانس هم میدم به خودتون دوتا 

ساعت 9 تا 11 باشگاه هیچ کس نیست تقریبا شما دونفر میتونید راحت تمرین کنید

بخاطر اینکه باشگاهشون کلا کوچیک و خلوته و هرکسی رو پذیرش نمیکنن یکم براشون دیسپیلین افراد مهمه

دیگه زنگ زدم سنا گفتم فردا خودتون یاسیمین برید ثبت نام کنید خیلی خوشحال شد و باورش نمیشد

بازم ثنا فکر میکنه من مهره مار دارم!

البته اینطوری نیس این مربی حداقل 6 ماه منو میشناسه میدونه اهل حاشیه نیستم

بارها ازش شنیدم که منو ادم با اراده ای میدونست که  تمریناتم رو درست وبا شدت بالا انجام میدم و ژنتیک خوبی دارم

و بدن من و ثنا خوبه میتونه تبلیغ باشه برای باشگاهش!

پس اگر قانونشون رو زیر پا گذاشتن در عوض سود میکنن

سه نفر همزمان ثبت نامی گرفتن هم خودش میشه یه درامد خوب تضمینی ماهیانه براشون!

منکه تا 19م باید این باشگاه برم چون هنوز شارژم مونده!

ولی دخترا از فردا میرن چون امروز شارژ باشگاهشون تموم شد

خلاصه اینطوریهاست

 

 

موجا ... ۱ خوشم اومد :)
Divine Girl

چقدر جالبه برام که انقدر خوب متوجه میشی

الی هنوزم خوب متوجه نمیشم 

داستان زندگی همینه که تو تا لحظه اخر ممکنه خیلی چیزها رو ندونی و نفهمی:(

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
موجا نام پیرترین تمساح جهان است...
تا جایی که علم پیش رفته تمساح ها تنها موجودات جهان هستند که پیر نمیشوند و ارگان های داخلی تمساح ها هیچ وقت پیر نمی شود!!و عمر نامحدود دارند مگر بر اثر شکار یا بیماری و.... بمیرند.
اینجا قرار از خودم بنویسم بدون هیچ روتوشی!!
پیوند ها
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان