زوج درمانی!

هنوز مودم پایین 

اون غروب من همون لحظه که پست رو نوشتم

مهمانم زنگ زد ادرس پرسید!

سه ساعت زودتر از موعد رسید اونم شام نخورده

منم عصبی پریود خسته

تازه هم باید شام درست میکردم

هنوز یه مقدارم از کارهای خونه مونده بود 

دوش هم نگرفته بودم!

بهش گفتم شما قرار بود ساعت 9 برسید

برای همین من تدارک شام ندیدم

و....

گفت ایرادی نداره و...

بعد جالبه من گفته بودم پریودم و...

ایشون گفته بود فقط استراحت کن

اونوقت اینطوری گذاشت تو کاسمون

بالاخره چیزی که شده بود 

اولش در حد انفجار عصبی بودم تند تند شنیسل دراوردم از فریزر

خوبه من همیشه همبرگر خونگی و شنیسل خونگی تو فریزر دارم 

میدونی اون قسمتش که طرف میگه ایراد نداره خیلی ناراحت کننده است

اقا برای من ایراد داره 

برای من ایراد داره خونم مرتب نباشه

حالم خوب نباشه غذام اماده نباشه بی برنامه مهمان بیاد برام

حتی اگر خواهرم باشه

واقعا مردم تااینو تونستم رودربایسی کنار بذارم و به خانوادم بگم

و اونها بفهمن این موضوع رو که من یه وقتهایی حال خودمو ندارم

 نمیخوام مکالمه کنم 

خلوت خودمو میخوام اصلا هیچ کاری ندارم تو خونم خوابیدم

ولی اماده اینو ندارم با هیچ بشری رفت وامد کنم

مدلم اینطوری دیگه 

یه درون گرای برون گرای عجیبم 

ولی ادم مهمون دوستیم 

خودم با علاقه دوست دارم همون دعوت کنم

براشون اشپزی کنم 

خلاصه نگم من اینارو درست کردم و سریع رفتم دوش گرفتم

و یکم ریلکس کردم زیر دوش و

البته چایی و... برای مهمان گذاشته بودم

اون شب نتونستم مکالمه انچنانی داشته باشم

ایشونم خسته بود سرش تو گوشیش بود

منم میز مطالعه تاشوم رو اوردم و لپتاپ تو سالن نشستم که تنها نباشه

ولی حرفم نمیومد کارای شرکت باید تموم میکردم

ساعت 4 صبح هم با نماز خوندنشون بیدارشدم

که دیگه بماند گردنم بدجور گرفت و کتفم 

جوری که  دردش نذاشت هیچ بخوابم تاصبح که صبحانه اماده کردم

و راهیشون کردم

و رفتم باشگاه

اونجا یکی از بچها تو مرکز ماساژ کار میکنه ماساژ درمانی بلده 

بچها گفتن موجا بیا فلانی ماساژت بده همیشه باخودش وسایل کامل داره 

دیگه هیچی خودمو بااون درد سپردم به ماساژور(به انسان هم میگن ایا؟)

هیچی مربیم هم تاکید داشت ایشون ماساژم بده واقعا دستش سبک بود

ولی یه جاهایی درد وحشتناک و نفس گیر بود

گفت کهنه شده و خشک شده گردن دردت هم از کتف دردت ناشی میشه

دو گودی پروانه ای پشت هست؟

من دقیقا عضلاتم اونجا گرفتگی و گره داره و مال بچگیمه 

هروقت رفتم ماساژ اینو بهم میگن

دردم یکمی سبک شد و گفت تا دوسه روز دیگه خوب میشی

امروز دردم از 100 به 10 رسیده دیگه خداروشکر

تااین حد تفاوت داره دردم الان خداروشکر

حالا قرار شد برم مرکزشون که ماساژ حسابی بگیرم 

با میم هم همچنان حرف نمیزنم:(((((((((((((

اعتراف کنم دلم براش تنگ شده 

امروز نوبت زوج درمانی گرفته 

بودم میخواستم دقیقا با همین حال داغون زوج درمانی بگیرم که بعضی چیزها تو پریودی خیلی برات پررنگه

و بیشتر از حالت ممکنه!

هیچی اقای زوج درمان گر

 در نهایت گفتن که همه چیز رابطه شما نرمال که نه مطلوبه یه چیزی بالاتر نرمال

این رابطه عاطفی قشنگ حیفه به ازدواج ختم بشه توی این ممکلت

اون موقع توقعات و... اونقدر زیاده و شرایط بد که همین رابطه رو داشته باشی با خصوصیاتی که تو داری

نه اهل ازدواجی نه بچه دوست داری:)))

یه جاهاییش دیگه میخواستم یه جوابی در همون حد خشم اژدها و پریود طوری نثارش کنم

ولی جلو خودمو گرفتم

امروز بچها تو باشگاه میگفتن دوروزه ما بهت سلام میدیم اصلانگامونم نمیکنی!

گفتم قشنگ مشخص نیست چمه؟

مربیم هم میگه رو فرم نیستی فکر کردم تمرین زده شدی!

گفتم نه اتفاقا این دوروز فشار زیادی هم به بدنم وارد میکنم وبی حسم!

چون ارتباط ذهن و جسمم قطع شده 

نیاز به مرخصی و کلا یه سفر دارم 

عصری رفتم یه تخته گوشت شیشه ای بخرم

بسکه من وسواسم رو این مورد

میم هم دیدم دفتر بود ولی هیچی نگفتم گفتم اگر برگشتنی بود میرم پیشش

دیگه رفتم اون فروشگاه که میخواستم تخته گوشت نشکن شیشه ای داشت خریدم و برگشتنی 

رفتم پیش میم

یکم حرف زدیم طبق معمول هم من پروام از اون در وارد شدم که شما چته اقای مهندس

چرا این مدلی میکنی:)))))))) خودشم نمیدونست از دست من سرشو بکوبه به دیوار 

یا بخنده بسکه پروام:))))

دیگه یه 20 مین موندم یکی از دوستاش اومد شرکت 

من دیگه پاشدم اومدم خونه

امشب یه نوع نون جو درست کردم درواقع میشه گفت کرپ جو و سفیده تخم مرغ

که خیلی خوب بود و کلا برای تنوع یه وقتهایی باید این مدل درست کنم بذارم یخچال

میشه ازش به جای نون اینا استفاده کرد پروتیینش هم بالاست

این چند روز غذام افتضاح بوده یعنی اصلا میلی نداشتم یا حال اشپزی نداشتم

ولی خوشبختانه بالاتنه ام خیلی خوب فرم گرفته و سرشانه هام خیلی خوب کات شده

هرجوری هست باید جمع کنم خودمو سر تغذیه و تمرینم درستتر حاضر بشم

فردا هم اجی قرار بیاد پیشم

من پاشم برم یه دوش بگیرم و کارای شرکت رو تموم کنم

موجا ... ۱ خوشم اومد :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
موجا نام پیرترین تمساح جهان است...
تا جایی که علم پیش رفته تمساح ها تنها موجودات جهان هستند که پیر نمیشوند و ارگان های داخلی تمساح ها هیچ وقت پیر نمی شود!!و عمر نامحدود دارند مگر بر اثر شکار یا بیماری و.... بمیرند.
اینجا قرار از خودم بنویسم بدون هیچ روتوشی!!
پیوند ها
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان