بچهایی که منو از قبل میشناسن و از وبلاگ قبلیم و دوره آشناییشون از من مثلا بالای 6 یا 7 ساله
میدونن من یکم آدم لجبازیم تو زندگیم
روی اعتقادات و اصولی که دارم
از طرفی میدونن ادم بی شیله پیله و صادقی هستم و سیاست توی زندگیم چندان جایی نداره
منطق چرا دیگه تو سنی هستم که چه بخوام چه نخوام هر تصمیمی بخوام بگیرم
عقلم به احساساتم میچربه
من رابطه ام با میم رو اینجا خوب هر کسی میخونه میدونه!
اما به دوستام فقط به فری و فای و نازی و لیلا و انیل گفتم
از بین دوستای اقا هم به علی و اقای ی گفتم فقط و کسی در جریان نیست مثلا الف نمیدونه!
من با الف هیچ رابطه ی نزدیک ی ندارم و دلیل نگفتنمم این نیست که بخوام تو آب نمک نگهش دارم!
فقط و فقط بخاطر روح و دل خودشه چون جریان دکتر رو گفتم و خیلی خیلی برخوردش خوب بود
اما اونقدر پیگیر بود و بعد که کات کردم اونقدر امیدوار شد که جریان میم رو اصلا نگفتم !
بخصوص وقتی بدونه رابطمون اوکیه ممکنه اذیت بشه!
امروز با یکی از دوستام داشتم صحبت میکردم شاید بعد یکسال!
اولین چیزی که معمولا دوستای دخترم بهم میگن اینه که سیاست داشته باش
مدیریت رابطه رو دستت بگیر!
زیاد محلش نذار!
زیاد احساسات به خرج نده!
زیاد فلان نکن!
محلش نده خیلی!
بهش نچسب!
جواب تلفنهاش رو یک در میون بده!
و ....
راستش رو بخواید من نه به این چیزها اعتقاد دارم نه مدلم اینطوریه که این همه بتونم سیاست یا خباثت داشته باشم!
ترجیحم اینه با یه ادمی که باهام صادق و رو راسته عین خودش باشم
وقتی اولیتش هستم تا جایی که به خودم آسیب نرسه اولویتم باشه
برام وقت میذاره براش وقت بذارم
مدیریت رابطه مال هردومون هست نه فقط من تنها
همه ی تماس هاش اگر گوشیم در دسترسم باشه در اولین فرصت جواب داده میشه
اگر نتونم جواب بدم در اولین فرصت بهش زنگ میزنم و میگم دلیلی که جواب ندادم چی بوده
آدمها رو تو فاز ترس و رهاشدن نمیبرم
ترجیحم اینه در مورد احساسات خوب وبدی که ازش میگیرم خیلی صادقانه فیدبک بدم
وقتی میگم من به میم زنگ نمیزنم به معنای سیاستم نیست!
به معنای اینه اون مثل من دور کار نیست که تو خونه باشه و کسی پیشش نباشه
یه مسئولیت هایی داره همیشه دورش شلوغه یا تو خونه مامانش اینا هستن به هر حال
تو شرکت کارمنداش هستن
تو اداره هم همینطور
پس من چون نمیدونم چه ساعتی مناسب هست که بهش زنگ بزنم
زنگ زدن رو به عهده خودش گذاشتم
ولی اگر خبری ازش نشه مثلا میم معمولا تا پایان ساعت اداری گاهی 4 تا 10 بار زنگ میزنه بهم
بستگی به شلوغ بودنش داره اگر نتونه تماس بگیره پیام میده
و من هم اگر ازش خبری نشه یه پیامک میدم که ببینم حالش خوبه یا نه
با دوستاش هر هفته دور همی دارن من حساس نیستم رو این مسائل
به هر حال مدل تفریح کردن من و اون متفاوت
من ترجیحم اینه تو خونه یه فیلم ببینم یا ریلکس کنم و....
یا با یه دوست تلفنی حرف بزنم
اما اون ترجیحش اینه تو خونه نباشه و با دوستاش برن دور هم ویلا یا رستوران یا هرجایی
قبلا که تو رابطه نبودیم این دورهمی یه روز در هفته و تا صبح طول می کشید
الان که با همیم نهایتا تا ساعت 1 یا دو
دوسه تا از دوستاش رو خوشم نمیومد ازشون بهش صادقانه گفتم اینابه من حس خوبی نمیدن دلایلشم گفتم
ادامه رابطه یا قطع رابطه رو به عهده خودش گذاشتم و اصلا هم نگفتم یا من یا اینا چون به هرحال اونم برای انتخاب دوست
یه چهارچوبی داره برای خودش و بچه نیس من بخوام بهش بگم چی درست چی غلط!
ولی به علتی که اینها به من حس ناامنی میدادن و....
رابطه اش رو باهاشون قطع کرد
و دلیلشم این بود از زاویه دید من که به این ماجرا نگاه میکرد گفت بهت حق میدم و کلا ممکنه برای موقعیت خودمم دوستی بااینها مناسب نباشه
اینکه من چقدر زنانگی دارم تو رابطه ام و...
اهل عشوه و این اداها نیستم اگر بقیه دارن خوشبحالشون یه ویژگی خوبه اتفاقا
ولی من نمیپسندم که اغواگری کنم ترجیحم این همین ادم باشم!
با میم خود خودمم بدون ادا اطفار خاصی
غمگینم میگم غمگینم مریض باشم میگم مریضم اروم باشم و خوشحال هم میگم هستم دیگه
احترام ویژه ای براش قائلم و همه ی سعیم اینه حرمتش رو نگه دارم
و خط قرمزم هست این موضوع
ولی نمیدونم چرا اکثرا دوستام اینطوری میگن بهم نمیدونم شاید اونقدر که مردای ایرانی
درست بلد نیستن رفتار کنن و زخم خوردن زنهای جامعه من جمله خود من!
فکر میکنیم این الگو رو باید پیاده کنیم
مثلا من خودم تا همین دوماه پیش فکر میکردم یه مراقبتهایی از میم رو نباید انجام بدم
چون منکه مادرش نیستم! یه چیزایی رو فکر میکردم خیلی مادرانه است
ولی وقتی با تراپیستم مطرحش کردم
دیدم خیلی اشتباه و تحت روانشناسی زرد هست
زن و مرد گاهی پدر و مادر هم میشن یعنی حمایت میکنن از همدیگه
گاهی دوستن
و بخش اعظمی هم پارتنر و زن و مرد هست برای هم
واگر دو نفر با اون مراقبتها حس خوبی میگیرن به معنای مادری نیس یا به معنای پدری کردن نیست
این دوستی که ازش حرف میزنم جدیدا نامزد کرده با یک ادم خیلی خیلی پولدار چون خواسته اش توی زندگی همین بود
و از تحقیرهایی میگفت که به همسرش روا میداره و بخاطر اینه نمیخواد خودشو دست کم بگیره! دقیقا به همین دلیل
میخوام بگم برای هرکسی یه مدلی جواب میده
اما هیچ کس اینو در نظر نمی گیره همه از رو دوستی و خیرخواهی میگیم به همدیگه
ولی واقعا مدل مردهای ایرونی هم باهم فرق میکنه
همونطور که مدل ما زنهای ایرونی متفاوته!
اصن ممکنه همون دوست من همسرش دقیقا به خاطر همین حس تحقیرها و اینکه اونو میبره به فازی که در کودکی
تجربه کرده این رابطه رو میپسنده و....
همه ی ماها فرصت درست کردن خودمون نداریم یا حتی اگر تراپی هم بریم بخش عظیمی از تراماها با ما باقی میمونه
فقط الان میدونی درگیر چی هستیم و هروقت تصمیمی گرفتیم انتخابی داشتیم که حالمو بد کرد
بدونیم براساس چی بوده و چی شده!!