رفتم به کلینیک
و سرموقع هم رسیدم و طبق قرار و نوبتی که داشتم
اولین نفر بودم
من بدم میاد برم جایی معطل شم!
سر تایم یکم حساسم بسکه کار دارم همیشه
هم من اصلا ادم صبوری برای انتظار کشیدن در کلینیک ها و مطب ها نیستم!
این سری که خط خنده سمت راستم رو داشت تزریق میکرد درد بدی حس کردم
و یهو صورتم ورم کرد
بخاطر این بود از رگ رد شده بود امپول!
دردش عین عصب کشی بود!
دیگه دکتر سریع کیسه یخ گذاشت و خوب شد ورمش
و الانم دردم کمترشده
و کیسه یخ رو هم گفت با خودت ببر
بعد رفتم داروخانه
آنتی بیوتیک گرفتم بعد هر تزریق فیلری باید خورده بشه که عفونت نکنه صورت
ممکنه محیط آلوده باشه یا پوست الوده باشه و...
خلاصه رفتم داروخانه اول پماد اگزمای دستم روگرفتم که دکتر تجویز کرده بود
و بعدم انتی بیوتیک بعد رفتم یه رژ صورتی تینیجی خریدم
مدتی دنبال رژ سرخابی هستم نیست تو بازار چرا؟
ایشش
اومدم سرمیدون اصلی شهر
که دو قدم اونورتر بود سوار تاکسی شم
ماشین پشت سری شروع کرد به بوق زدن و دستپاچه کردن راننده
من یه پام تو ماشین بود
راننده نمیدونست حرکت کرد یکم بره جلوتر
فکر کن نصف بدنم بیرون بود
کیفمم رو همون طرفی بود که بیرون بود
کیفم افتاد روسریم افتاد
بعد کیفم نصفش رفت زیر تایر عقبی ماشین:(((((
خدابه خودم اولا رحم کرد
بعد به گوشیم
هیچی هنوز دلم میلرزه خود فیلر زدن برا من یه کار استرس زایی هست
من کلا گفته بودم از انجام هرکاری رو صورتم میترسم هم اینکه کلا
عمل و ... زیبایی ریسک داره کلا کارای زیبایی خیلی ریسکش بالاست
بماند که من از محیط پزشکی بیماری هم بدم میاد البته هیچ کس خوشش نمیاد
ولی یه فوبیایی بدی دارم نسبت به اینکه برم تو محیط های درمانی
وگرنه نسبت به مریضی فوبیا ندارم و ادم قوی هستم در این مورد
وسواس ندارم سر این موارد که هی برم دکتر و چکاپ همون معمول سالیانه اش رو انجام میدم
خلاصه که حالم جا نیومده هنوز
این سری فشارم نیفتاد زیر دست دکتر
ولی حس خوبی هم نداشتم که امپول میرفت زیر پوستم :((
خداروشکر به خیر گذشت
بوتاکس گوشه چشم هم تزریق کردم این سری
اون سری بخاطر فیلر زیر چشمم دکتر گفت نباید بوتاکس هم این جلسه بزنیم!
سری بعدی میخوام مزوژل بزنم برای تقویت پوستم ولی نه الان
دیگه کارای زیبایی بسه اینارو میذارم برای عید
اگر بشه البته
فعلا کار جدید شروع بشه که کلی به سختی میفتم
دعا کنید نتیجه تلاش های من خوب و ثمربخش باشه
