پاشدم خونه رو مرتب کردم اساسی

نه جوری که کمر درد بشم

یه جوری تو فکر و غرق افکارم بودم نمیدونم کی خونه تمیز شد!

با دکتر هم صحبت کردم همونکه گفتم مربی استیج خیلی از فیتنس کارای ماست

سه سالی هست فالوورشم و کلا کلاینتهاش رو پیگیری کردم کارش خیلی درسته

آدم پولکی هم نیست خیلی تو کار خیره 

یعنی الکی چس کلاس نمیذاره و مربی هادی چوپانم هست

از این مدل پهلونها که حرف زدنش داش مشتیه:))))))

دیگه پیام داد که تماس بگیرم و منتظرمه

باهم چنددقیقه ای صحبت کردیم از سابقه تمرینیم پرسید و...

درمورد هزینه صحبت کردیم گفتم من حقیقتا الان نمیخوام استیج برم 

فقط الان قصدم اینه بدن بهتری از امروزم داشته باشم

و ....

اهدافم رو گفتم هزینه رو نصف کرد!

گفتم چطور ؟

گفت نمیخوای استیج بری

میخوای همچنان نچرال پیش بری تو شهرستان هستی

و تلاشت برام قابل ستایش

بچها نمیدونم یادتونه یا نه؟

من تمرینات و ورزش رو از پیاده روی شروع کردم سال 95

با همین وسیله هایی که تو پارک ها هست

از 25 ابان 95 پاشدم رفتم پارک بانوان سرکوچمون 

و هرروز پیاده روی و هرروز تمرین باهمون دستگاه ها!

ماه اول رو از دکتر تغذیه رژیم گرفتم

ولی چون دکترم خودش اندام درست حسابی و فیتی نداشت واضافه وزن داشت

خودم شروع کردم به مطالعه 

اونقدرم شهر ما بزرگ نبود که هزاران دکتر وجود داشته باشه و دست من برای انتخاب باز باشه

سه چهار تا کارشناس تغذیه مطب دارن

دیگه خودم شروع کردم به خوندن و با چالش سی روز دی سپیلین اشنا شدم

و شروع کردم به خوندن ویادگیری بیشتر در مورد اینکه چی برا بدن خوبه

از رژیم کالری شماری شروع کردم

بعدش حتی یه تایم 6 ماهه کتوژنیک بودم

لووکرب و...

تااینکه به سبک الانم که چند ساله رسیدم

الان تقریبا رژیم من 404020 هست یعنی 40 درصد کربوهیدارت 40درصد پروتیین 20 درصد چربی

هرغذایی میخواین بخورین اینو در نظر داشته باشین!

بعد از اون یه دوره پیلاتس رفتم 

که کلا خیلی عضله سوزی داشتم تو پیلاتس ومناسب من نبود!

بعدش هم که اخرای 95 من ساکن تهران شدم دیگه 

تا سال 98 

و سبک زندگیم جوری نبود بتونم برم باشگاه دیگه چون ساعت کاریم خیلی بد بود

بخاطر همین تو خونه شروع کردم با دوتا دمبل 2.5 کیلویی

بعدش کرونا اومد باشگاهها هم تعطیل شد

منم برنامه میگیرفتم از یه مربی که الان هنوز استادمه و دوستیم

با برنامه های توخونه اش شروع کردم 

 رسوندمش به دمبل 5 کیلو!

بعدش از سال 1400 هم باشگاه رو شروع کردم یه وقفه 4 ماهه هم نرفتم بخاطر فوت داداش

وقتی داشتم هیستوری تمرینیم رو برا دکتر تعریف میکردم

خودمم یادم میومد یه چیزایی یعنی یادم نبود از چه مسیری گذر کردم!

دیشب که میخواستم برای دکتر عکس هایی که خواسته بود رو بگیرم

متوجه شدم چه تغییراتی کردم

چقدر بدنم عوض شده!

هرچند بماند چقدر دکتر سختیگیره دوبار عکسها رو رد کرد

بخاطری اینکه کسی نبود ازم عکس بگیره مجبور بودم بذارم روی تایمر!

دیگه مردم تا رضایت دکتر را گرفتم سرعکسا گفتم بماند دکتر چقدر تدارکت چیدم دوربین کجا ها که نذاشتم 

دیشب مامان میم حالش خوب نبود و قرار شد میم پیش مامانش بمونه ازش پرستاری کنه

تا ساعت 2 حرف زدیم و چت کردیم دیگه من گرفتم خوابیدم

صبح هم ساعت 10ونیم بیدارشدم میم خیلی تماس گرفته بود

من نباشم تعطیلی باشه خوابش نمیبره

یکم حرف زدیم مامانش بهتر بود خداروشکر

رفته بود خونه دخترش

و گفتم من ناهار درست میکنم باهم ناهار بخوریم

گفت هرچی خودت درست کردی

دیگه تایم برا غذا گوشتی نیست

تصمیم گرفتم میکس جوجه کباب و کوبیده ماهیتابه ای درست کنم

من برم که ساعت یک ناهارم حاضر باشه:))))))

موادش رو اماده کردم این غذا واقعا فقط یک ساعت وقت میگیره 

تهدیگ هم میخوام ته چین باشه

---------

بفرمایید الان ساعت 1 هست و غذای من کاملا اماده است

حتی سالاد هم اماده کردم :)))

سبزی هم شستم 

این غذا کل تدارکت و پختش یک ساعت وقت برد

همیشه گوشت چرخ کرده و مرغ چرخ کرده تو خونه داشته باشین

برا مهمانی و .... عالیه

فقطم مواد لازمش گوشت پیاز رنده شده و اب گرفته شده 

و فلفل سیاه و قرمز و زعفرون و نمک هست

زعفرون رو فقط به مرغ اضافه کنید و با نمک و فلفل و پیاز رنده شده ویکم کره اب شده خنک

میکس کنید روی یه نایلون به ابعاد 5 در 10 پهن کنید قطرشم نیم ساعت باشه کافیه

بعد دقیقاچسبیده بهش در همین ابعاد هم گوشت چرخ کرده ای که با پیاز اب گرفته و فلفل ونمک میکس شده رو

اضافه کنید اونم پهن کنید یه کباب دورنگ خوشگل میشه و ماهیتابه داغ باشه با کره اب شده 

اینها رو در همین ابعاد یا بزرگتر که گفتم بذارید سرخ بشن اونم با شعله ملایم گوجه و فلفل کبابی هم بهش اضافه کنید و تمام

من تهدیگمم تهچین گذاشتم 

با سبزی ریحون و خرفه و تره و سالاد فصل میخوریم خوشمزه میشه

----------

پی نوشت

اقای میم هم یه دیس برنج و کباب های بنده پز رو کامل نوش جان کرد

این مامانش باید بسپارش به من که اشتهاش باز شه:))))))

نمیدونم از من میترسه غذام رو کامل خورد و به به چه چه کرد 

یا اینکه واقعا غذای منو دوست داشت:)

خودم یه کف گیر برنج و غذای معمول هرروزه ام رو خوردم ولی نمیدونم چرا میم انتظار داشت که من بیشتر غذا بخورم

همش فکر میکرد من احتمالا بخاطر اون کم خوردم من یا گشنم نیست غذا خوردم قبلش 

سابقه ام خرابه سر شکمو بودنم بچه باورش نمیشد بابا به پیر به پیغمبر من غذام همینه 

منتها تعداد وعده هام زیادن:))))))))