اونقدری سرم شلوغ بود اصلا نمیدونستم امروز تعطیله تا

صبح که بیدارشدم و مثل هرروز صبونه خوردم و اماده باشگاه رفتن شدم 

دیدم ااا خدایا چرا کوچه خلوته؟

چرا کسی نمیره سرکار؟ چرا بچها نمیرن مدرسه؟

خیابون پشتی ما 5 تا مدرسه هستن 

تازه اون موقع یادم افتاد امروز تعطیله

حداقل خیالم راحت بود باشگاه ما تعطیل نیست

دیگه مربیم اومد 

خداروشکر بدنم داره حال میاد قشنگ

امروز وزن کردم مربی اشتباه وزن کرده بود منو 

و در واقع فقط یک کیلو و نیم اضاف کرده بودم توی این یک ماه و اندی باشگاه نرفتن و...

امروز وزن کردم نیم کیلو هم از اون یک کیلو کم شده بود:))

هفته اینده هم میریم برای باقیش

امروز هم لگ دی بود که خودم به صلاح خودم برنامم رو یکم تغییر دادم مربی هم اوکی بود گفت مشکلی نیست

یعنی بیشترش کردم حس کردم برام سبکه و توانم برگشته 

 خداروشکر که امروزم تیک خورد و با کیفیت هم ورزش کردم

دیروزم که خیلی شلوغ بودم و کلاس هم داشتم

و همینطوری فشرده گذشت

شب هم خسته بودم از کلاس برگشتم خاموش کردم که مغزم استراحت کنه چون صبح وعصر بامامان واجی هم حرف زده بودم

به میم هم گفتم خاموش میکنم نیاز دارم چند ساعتی دور باشم از گوشی

شام درست کردم و چایی دم کردم

تو راه پله نشستم و چایی خوردم و لپتاپم بردم و باهاش یه مقداری کار انجام دادم و ساعت 11 وهم گرفتم خوابیدم:)

فردا رو هم احتمالا نتونم استراحت کنم هرچند شرکت امروز تا شنبه تعطیل هست

ولی من کارای عقب مونده دارم 

اینم تیک بخوره فردا دیگه استراحت میکنم تا شنبه

ولی فردا و پس فردا باشگاه نمیرم

حداقل صبح میتونم تا 9 بخوابم :)

خوب من برم که کلی کار دارم