حقیقتا من از مهمان ناخوانده اصلا خوشم نمیاد
حالا هرکسی باشه!
یه مساله ای که من با خانوادم دارم اینه فکر میکنم چون من دور کارم
دیگه هروقت بخوان میتونن پاشن بیان اونم بدون برنامه ریزی
اکثر امدن هاشون هم برای کارهای شخصی خودشون هست نه دیدن من!
صرفا اون روزی که میان خونه من میشه یه هتل همین!
واقعا هم همینه
من خوب کلی برنامه و کار و .... دارم
یه مهمون ناخونده میتونه همه چی منو بهم بریزه
ممکنه اون روز بخوام یه غذای سبک بخورم یا اصلا خونه نمونم
یا باید یه کاری رو تحویل بدم
همه ی اینا به ف*ک فنا میره
اجی دقیقا نیم ساعت پیش تماس گرفته بنده تو راهم دارم میام!
و ناهار میام!
خوب اینو نمیتونستی دیشب که صحبت کردیم بگی؟
از طرفی اوکی یهویی کار برات پیش اومده میخوای بیای
در این مواقع من باشم نمیگم به طرف مقابلم
غذا از بیرون میگیرم میارم نهایتا اجازه میگیرم اون تایمی که قرار مزاحم یکی از اعضای خونواده بشم
مدواما عذاب وجدان میگیرم!
یعنی برا وقت بقیه خیلی ارزش قائلم حالا اون هرکسی باشه
خلاصه یکم بهم ریختم از حموم اومدم بیرون میبینم اجی تماس داشته و... وبعد می بینم بعله!
سعی میکنم منعطف باشم ولی دیگه این انعطاف نیست
امروز روز مهمی واسم
ددلاین دوتااز کارای مهمه
شروع همکاری جدیدمه
تازه کلاس زبانم دارم!
اینا همش باهم توی همین امروز!
تازه میم زنگ زد که دیشب تایم نداشتی الانم تایم نداری چرا
میگم خوب شلوغم
من با کارم ازدواج کردم
میگه چقدم خوش سلیقه ست کارت بهش تبریک میگم:(
میگه من غذااز بیرون میگیرم امروز تو نمیخواد غذا درست کنی شلوغی
گفتم نه اجی منو نمیشناسی حساسه غذا بیرون نمیخوره.
حالا نمیدونه من اینکارو کنم اجی تا صد ساله دیگه چندبار در چند مجلس خانوادگی توی جمع
میگه که اره فلانی بد مهمانه و غذا درست نکرد واسم و...
امروزم شروع تمرینات جدیدم بود
برنامه ام عوض شده بود یار تمرینی مربیم بودم
قشنگ نابود کرد سرشانه و جلو پشت بازو رو
بعدم هوازی شدیدی داشتیم
اصلا دستم بی حسه واقعا
حیفه چنین روز بارونی قشنگی رو خراب کنم
من مواد لوبیا پلو گذاشتم که درست کنم برم ناهار رو اماده کنم و بشینم سرکارام دعا کنید همشون امروز انجام بشه و سربلند بشم.