دیت با میم!

خوب من کلی هیجان دارم تازه رسیدم خونه

اگر بخوام راستشو بگم

بهترین دیت زندگیم بوده!

بااینکه نه رفتیم رستوران نه کافه 

رفتیم جاهایی دیذنی بام شهر

جاهایی که میم فکر میکرد من نرفته باشم که عالی بودن.

بذارید از اول بگم

من لباسمو انتخاب کردم یبار پوشیدمش دیدم اوکیه 

دیگه گذاشتم کنار موهامم که فر کرده بودم ارایشمم شد یه ارایش نود و ملایم

میم هی پیام میداد که استرس دوتامون کم کنه 

قرار مدار گذاشتیم برا ساعت 8ونیم

 اون رفت ارایشگاه

منم که خودم ارایش سرخودم:))

راس ساعت 8ونیم زنگ زد من توماشین نشستم در خونمون زیر درخت پارک کردم ماشینو یه جوری که کسی نبینه که  

تو سوار ماشینم میشی

بهترین راه همینه که تو راحت باشی

هیچی میگم میم من اینطوری نمیتونم بیا من برم کوچه بالایی میگه بیا بین خودت اگر دوست نداشتی برو هرجا خواستی من میام سوارت میکنم

اوضاعیی تو شهرستان و تو محله 

هیچی رفتم دیدم که اره ماشین اورده تو پیاده رو دم در خونه زیر درخت اصلا مشخص نیست

ایقدی بدجنس عقب ماشینم پر خرت و پرت کرده بود من عقب نشینم:))))

گفتم یه گونی سیب زمینی و پیازم میذاشتی دیگه:))

من داشتم اب میشدم از خچالت 

بعد اون شوخی میکرد که من راحت باشم 

میگفت حالا هیتلر محل الان این مدلیتو ندیده بودم 

ایقدی مسخره بازی دراورد که من باهاش راحت شدم 

رفتیم سیگار کشیدیم دو نخ 

بعدش دیگه رفتیم بام شهر

خیلی جالب بود مزار یه اقای اونجا بود و رفتیم سرخاکش بعد محل دفنش یه جای باصفا تنهایی

و اصلا چه ارامشی داشت مقبره اش

بعد عجیبتر اینکه هم اسم میم بود

یعنی من بعدش که اومدیم به میم گفتم چرا؟

این یه دعوت بود به نظرم

این جوون خیلی غیرعادی

براش یه جاده درست کردن تو دل کوهستانی خیلی بلند

بلندترین نقطه خاکش کردن

کاش محل دفن منم ایقدی باصفا باشه

بعد میم میگه واییی موجاااا

اصلا حواسم به این چیزا نبود

ماشین باور کن خودش رفت

من اصلا برنامه نداشتم ببرمت سر خاکش

هیچی دیگه

بعدم میگه غلط کردی بمیری

میگه چرا ایقدی با مرگ راحتی تو

حسودیم میشه بهت

من نمیتونم با مرگ ارتباط برقرار کنم 

ولی تو یه جوری بهش کنجکاوی و هیجان داری که منو میترسونه 

ولی دلم میخواد یکی بیاد بهم بگه مرگ چطوریه؟؟

گفتم نترس میرم میمیرم میام واست تعریف میکنم:)))))

بعد دیگه ناراحت شد گفت از مرگ خودت میگی منو غمگین میکنی و امشبمون خراب میکنی

امشب خاص بودنش واقعا دست ما نبود خیلی

و حرف زدیم درباره مرگ زندگی

کلا یه گفتگوی بالغانه خوبی داشتیم باهم

خیلی خوب کانکت شدیم 

بعد میم درباره خودش حرف زد 

که همون روز اولی که منو دیده اسباب کشی کردم عاشقم شده 

ولی چون من بداخلاق و خشک بودم

و اونم مغرور بوده و طاقت نه شنیدن نداشته نیومده جلو

گفتم خاک تو سرت

شمارمو گیر میاوردی یه حرکتی میزدی:))))))))))

والا 

سه سال لحظه های خوش ازمون دریغ کردی

البته اینارو تو دلم گفتم 

بااینکه همش تو جاده بودیم و جاها دیدنی خارج شهر رو رفتیم کلی حرف زدیم 

خیلی زود من اوکی شدم استرسم رفت

میم هم قابلیت کراش العالمین شدنش صدبرابر شده بود:)))))))))

خوشم میاد ازش

همینکه رک وراسته 

حس امنیت داد به من

اصلا ادم هوولی نبود نه تو نگاه نه برخوردش

همون میم باشخصیتی بود که انتظارشو داشتم

و اون کانکشن اولیه خوب برقرار شد

میم رو دوست:)))

اون گافم صاف وصوف کردم 

ولی گاف بدی بود در مورد نحوه فوت پدرش

که میم نگفته بود به من 

من از بقیه شنیده بودم

بعد یهو گفتم امبولی مگه علائم نداشت

وای میم یهو برگشت گفت تو از کجا میدونی 

گفتم خودت گفتی

هیچی زد زیر خنده گفت من نگفتم اصلا گاف دادی 

وای خودم پخش زمین شدم 

گفتم اره از فلانی شنیدم

من نتونستم بهش اعتراف کنم اقا منم روت کراش داشتم تو نخت بودم

چون خونین جگر بود بابت بداخلاقی ها اخمها

و تموم خود چس کنی هایی که داشتم.

حقم داشت.

ولی قرار عین ادم باشم باهاش:)))))))

پیام داده حس پرواز دارم امشب بعد سه سال مرسی بابت این لحطه خوبی که بهم دادی.

خلاصه مرسی از همتون مرسی هستین مرسی از دعای خیرتو

موجا ... ۵ خوشم اومد :)
میا ***

اوخ خدا مبارکا باشه روز به روز عاشق تر باشید 🥺 الان با همین حالِ خوبت خدایی برای منم دعا کن که با کراشم اوکی شم 😂

انشالله انشالله عزیزم 

همه کراش دارها به کراششون برسن
همه بی کراشها کراش دار بشن:)

نیمه سیب سقراطی

پست قبلیتو ظهری خوندم، الان دیدم بروز شدی نیمچه جیغی زدم :))) 

وای چقدررررر من ذوق کردم و قلب قلبی شدم *_*

 

قربونت برم رفیق قدیمی مرسیتم بابت محبت همیشگیت:)))

اگر امشب فقط یه شب درزندگیم باشه کافیه.برای دوتامون به نظرم
میم هم خوشحال بود خیلی 

P a k u .

عزیززم :))) خداروشکر.

مرسی که چشامونو قلبی کردی با خوشحالیت :)))

فدات 

مرسی که ایقدی انسانید که از حس خوب دیگران خوشحال میشید
امیدوارم واقعا به این زودی ها منم همین  حس خوب برات داشته باشم. بیای تعریف کنی 

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
موجا نام پیرترین تمساح جهان است...
تا جایی که علم پیش رفته تمساح ها تنها موجودات جهان هستند که پیر نمیشوند و ارگان های داخلی تمساح ها هیچ وقت پیر نمی شود!!و عمر نامحدود دارند مگر بر اثر شکار یا بیماری و.... بمیرند.
اینجا قرار از خودم بنویسم بدون هیچ روتوشی!!
پیوند ها
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان