این مدت هی ادابتورها خراب میشن
دیروزم نوبت گوشی بود!
از صاحبخونه ادابتورش قرض کردم گوشی رو شارژ کردم
زنگ زدم به داداش
گفت میخرم برات میارم فردا
امشب شب یلداست همه جا تعطیله الکی هم اژانس نفرست
دیگه منم گوشی رو کج دار ورمریض استفاده کردم شارژش خالی نشه
اجی زنگ زد من صبح با داداش میام
مامان داده واست نون محلی درست کردن
و یه سری خرید و خوراکی هم واست میارم
میخوایم بیام بچهای داداش رو ببریم
دیگه من که این شبها خواب ندارم
نشستم به سرچ کردن در مورد علت دردهام
به نظر میاد بیشترین دلیل این دردها سیاتیک باشه
فشردگی کانال عصب موجب دردهای سیاتیک میشه
و حدسم اینه فیزیوتراپی که جدیدا میرم
بدتر کرده شرایطو
در حالی که اولین جلسه فیزیو که رفتم جایی دیگه
و اشنا ساقی اینا بود دردم کلا کم شد و راحت شدم
اما اینجا که میرم بعد این همه جلسه روز به روز بدتر میشم
و مشکل حرکتی هم پیدا کردم
یعنی دیگه لنگ میزنم
قبلا اصلا لنگ نمی زدم
امروز میخوام به خانم دکتر بگم
و کلا سر این قضیه باهاش صحبت کنم یه جوری که ناراحت نشه !
اگر امروزم رفتم ودیدم بدتر میشم
دیگه اینجا نمیرم وبرمیگردم جای قبلی احتمالا
صبح خوشحال شدم اجی اومد
با پارسین هنوز دست وصورتمم نشسته بودم یعنی زنگ زدن بیدارم کردن
20 مین نشستن ورفتن
بعدشم دوش گرفتم و صبحانه خوردم با نونهایی که مامان فرستاده و طعم عشق میداد
بعد استاد زبان زنگ زد
چقدر دلم برای حسین تنگ شده بود
مرسی که زنگ زدی
رفیق خوبی بود و خاطره های خوبی در طول یکسال و اندی کلاس باهاش داشتم
کمی حرف زدیم
گفت بی خیال دفاع از تزش شده
و میخواد مهاجرت کنه و..
یکم حرف زدیم
و حال و احوال کردیم
و میپرسه اتفاق جدید برات چی افتاده؟
میگه همیشه اتفاقی منجر به مصدومیت برات میفتاد
امروز حس کردم مریضی باید بهت زنگ بزنم:))))
گفتم دیگه شل نبودیم شل هم شدیم:)
ناهار که دارم برای امروز
باقالی هم بار گذاشتم برای اخر شب
حوصله هیچ کس رو ندارم حتی خودم
