ایقدری من منگم
توی این دنیا نیستم
که از منشی پرسیدم امروز چند شنبه است؟
زنگ زدم نوبت فزیو رو کنسل کردم
میگم بذار برا فردا
میگه امشب شب یلداست
اصلا یادم نبود
البته ذوقی هم برامون نمونده
یاد پارسال افتادم
شب یلدا خونه قدیمی رفته بودیم
من چقدر ژله و کیک وشیرینی درست کردم بردم
عکس گرفتیم زیاااادددد
و بعد
عکسا رو فرستادم برای داداش که شیراز بود
عکسای مادر رو....
امسال اما خودش نیست
یه قاب عکس ازش مونده فقط
بعد به خانواده های داغدار فکر میکنم
به کسایی که این روزها جوون از دست دادن
چه یلدایی؟
واقعا کسایی رو که میخوان یلدا بگیرن نمیتونم درک کنم
هرچند من همیشه هر ادمی رو با هر اخلاقی و روشی برام قابل پذیرش بوده
اینم نوعی ازادی
ولی درکشون نمیکنم
همین.
نمیفهمم تو کله اونا چی میگذره!
دیشب میم پیام داده بعد از 4 سال خنثی خنثی بودنتون
باورم نمیشه که میتونم بهتون پیام بدم
ما هیچ ما نگاه!
از من می شنوید هرگز با همکار و همسایه دوست نشید:)))))
الحمدالله که دوست نشدم بااین دوتا هیچ وقت.
امروز میخوام اشپزی کنم
ببینم میتونم
دیشب چندبار به توصیه دکتر تمرینات رو انجام دادم
ولی حس میکنم دردم بیشتر شد
از طرفی پای راستم بی حس شد!
دکتر گفت از احساس درد کردی یا ...
دیگه تمرینات رو انجام نده.
مربیم زنگ زد
حالش خوب نبود
گفت امروز درخواست طلاقم رو ثبت کردم
همسرم یک هفته است از خونه رفته
بعد با کلی قسط و هزینه بچها موندم....
اما کم نیاوردم میگم اگر موجا میتونه تنهایی از پس زندگی و مشکلاتش بر بیاد منم حتما میتونم!
هم خوشحال شدم که فکر میکنه من ادم بتونی هستم
هم ناراحت
چون واقعا ممکنه من الگوی خوبی نباشم!
بهش اطمینان دادم ولی اگر ادم بخواد از پس مشکلاتش برمیاد
اطمینان دادم که اون دوتا بچه خوب و سالم داره
یه پسر عاقل 16 ساله که میتونه کلی ازش حمایت بگیره
ویه دختر کلاس 5می که خیلی خانوم وفهمیده است.
گفت از طلاق از مزاحمت ادمها میترسم
ولی چاره ای برام نمونده
گفتم مزاحمت ادمها همیشه هست به رفتار خودت بستگی داره
گفت دیگه با لباسهای باشگاهی نمیام باشگاه، با لباسهای گشاد میزنم بیرون و....
ببین چقدر جامعه ما بیماره که یه زن برای حفظ خودش
مجبور از لباسهای که دوست داره بگذره
مجبوره برای اینکه براش حرف در نیارن و....
چقدر خودش رو محدود کنه و تحت فشار باشه!
حس میکنم یه کووالا شدم
که هیچ کار مفیدی ازم بر نمیاد!!!!!!!!!
از این روزها متنفرم.
