اونقدر ورزش برای من شده عادت 

عین غذا خوردن

که بخاطرش روتینم تغییر کرده 

و صبح خیلی زود بیدار میشم

امروز ساعت 7 رفتیم باشگاه

زیاد سنگین ورزش کردم 

از 7 تا 9ونیم 

کلی مربیم ازم فیلم وعکس گرفت

با گوشی خودم که ببینم حرکات رو چقدر حرفه ای میزنم و عضلات پشت که نمیبینم چه شکلی شدن 

خوب بود واقعا دلگرم تر شدم

من پیشنهاد دادم کم کم ساعتو بیاریم جلوتر که عادت کنه بدنمون و شوک نباشیم

حالا باید تا شنبه برسونمش بیداریم رو به ساعت 5

امیر هم همین حدودا بیدار میشه این هفته 

خداروشکر نتایج ام ار ای و.... عالی بود و مساله ای نداشت 

امروزم کلی حرف زدیم بعد مدتها

نت رو قطع کردن و من امروز به هیچ کاریم نمیرسم 

میرم جاش زبان میخونم 

دیروز با نازی کلی حرف زدیم از هر دری

با لیلا هم همینطور 

نمیشه این هفته هم همو ببنیم احتمالا چون نازی کارداره باید برن عیادت دامادشون یه شهر دیگه 

منم داروهام دارن بهتر میشن و بدنم داره بهشون عادت میکنه خداروشکر

فقط باید اون تایم گوشی دستم نباشه 

وگرنه تمرکزم میره سمت گوشی و روانی کننده است تااخر روز

امروز امیر میگفت برا زبانت هنوز شل ولی

و....

راستم میگه 

همین که صبح زودتر بلند میشم خوبه 

تااینکه هفته اینده بتونم سرحال باشم و روتین زبان رو هم وارد برنامم کنم عین ورزشم شه 

کاش امروز پریود شم دیگه 

دارم روانی میشم با پی ام اس

و اینکه این هایپر بودن و فعال بودن و یجا بند نشدنه اذیتم میکنه

الانم در وضعیت اضطرابیم بخاطر قطع شدن نت که امروز به کارای شرکت نمیتونم برسم 

برم بشینم جزوه ام رو پاکنویس کنم 

--------

از ساعت 12 تا 3 دو بخش از جزوه رو کامل پاکنویس کردم جزوه خیلی زیاد بود 

از رو عکس هم باید مینوشتمشون

همزمان هم سعی کردم بخونمشون

بعدش نت وصل شد

اون ایده خفن رو بالاخره کاملش کردم و پیاده سازیشم انجام دادم

فرستادم الان برا رییس

و بعدشم الان دیگه برم یه قهوه و میان وعده بخورم وبه خودم برسم وبرم کلاس زبانم

خاله پری هم اومد 

امیدوارم سرکلاس حالم بد نشه

یه دونه گز و یه کیت کت خوردم چون واقعا نیاز داشتم روحا

امیدوارم همین قندمو بالاپایین نکنه