تپل پیام داد ببینه حالم جطوره
و...
از عوارض داروها پرسید
بهش که گفتم
یهو گفت این قرصم برات نوشته؟
گفتم اره
هیچی گفتن اسم دارو همان
سرچ زدن منم همان
دقیقا عوارض قرص تنظیم خوابم
همین عوارضیه که من توی این سه روز داره بدنم نشون بده
جالبه همه ی عوارضش رو باهم داره نشون میده!
به تپل گفتم از امشب نمیخورمش دیگه
اونم کلی حرف زد بهم
به دکتر پیام دادم دکتر من میخوام این قرص رو نخورم
اصلا شاید خوابم درست شده باشه
ببینم دکتر چی میگه
امروزم وقت نشد به امیر پیام بدم
و کلا خبرشو ندارم
خیلی روز شلوغی بود
بدو بدو بودم همش
تازه همه کارام کم بود
بردم چاقو دادم مرغ فروشی تو کوجه برام تیز کنه گفتم مرغم برام تیکه کن شب برمیگردم میگیرم ازت
برگشتم چاقو تیز کرده بود بنده خدا مرغم اماده کرده بود
هیچی دیگه کلاسمم که عین جلسه قبل عالی بود
فقط جو کلاس دوست داشتنی نیست
بچها سرد و بی شعورن یکم :))))
نه سلام علیک بلدن نه سلام میدن نه خدا حافظی هیچی
فقط یه خانمی که جلو من میشینه با دوستش اومد سلام داد
منم بهش سلام دادم موقع رفتنم ازشون خداحافظی کردم
من امروز اولین نفر بودم رسیدم کلاس
خوب شد امروز عینکمو بردم راحت جزوه رو نوشتم
جلسه قبل اصلا نمی دیدم استاد چی می نویسه اصلا
بااینکه کلاس کوچیکه
من ردیف دوم میشینم
اما خیلی اذیت شدم اون سری چون ریز مینویسه منم دوربینم ضعیفه
ولی امروز خیلی همش خداروشکر میکردم بعد مدتها باز عینک زدم
یه چکاپ هم باید برم
بعد امشب تولد امیر هست من هنوز یه تبریک هم نگفتم
نمیدونم تبریک بگم نگم؟
اصلا خودمو بزنم به اون راه ؟
نمیدونم
الان یادم اومد
از راه رسیدم ایقدی گشنه و هلاک بودم سریع گوشتها رو خرد کردم وبسته بندی کردم و مرغها رو هم خرد بود بسته بندی کردم
و بعدم غذا گذاشتم تو دستگاه عین این قحطی زده ها شام خوردم بسکه گشنه و خسته بودم
اعصاب ندارم اصلا فقط برم بگیرم بخوابم
