برای غصه و لبخندهای خشکیده این روزهامون!
اینکه در یک بحران جمعی به سر ببری
و همراه داشته باشی خیلی مهمه
اینکه میفهمی بقیه حالشون شبیه توهه
بقیه هم مثل تو غصه و اضطراب دارن لبخندشون خشکیده
از دیروز هرچی تلاش کردم نتونستم به سیستم شرکت وصل بشم
با کمک بچهای ای تی حتی
دیگه موندم چه کنم کلافه شدم واقعا
همه کارام مونده
یکی از همکارا رو که کمکش میکنم
این روزها جور منو میکشه!
امیر هم به خلوتم احترام گذاشت ولی صبح برام کلی تجویز فرستاد برای
اینکه حالم زودتر خوب شه
این توجه اش اینکه سعی میکنه با وجود ادم منطقی و احساسی نبودن
کمی احساسات به خرج بده میگه من بلد نیستم
ولی تو بگو من چیکار کنم امیدوار کنندست
البته که منم ادم خیلی احساسی نیستم
عکسهای رادمهر توی خواب حالمو خوب میکنه
نوبت دکترم اوکی شد برای فردا
ببنیم فردا کی بریم دیدن مامان
داداشی سردرد شده بود صبح زود از خواب پاشده
خونه یه جوری که یکی ببینه فکر میکنه دوهفته است تمیز نشده
واقعا نیازه به تمیز کاری و مرتب کردن و من حالشو ندارم دارم سعیمو میکنم
