به نظرم اون چیزی که مهمه نترسیدن
درستی باعث شجاعت ادمی میشه بهش جرات میده!
سعی کردم امروز رو خوب بگذرونم
دوش با شمع و عود
یکم زیادی روی بود توی اوضاع ؟
تنها کاری که برای خودم برای نجات خودم میتونستم انجام بدم همین بود
نشستن زیر سیل دوش برای نیم ساعت
افکارمو بشوره ببره
به توییت های نزده و زده خودم فکر میکردم
کلمات توی سرم میچرخیدن
از قبلش مغزم داشت ارور میداد
امیر کلی دارو تجویز کرده برام
میگه اینارو بخور چند روی بیرون نرو و استراحت کن بخواب
گفتم نه این روزها روز خواب نیست
روز بیدار موندن
با ی حرف میزدیم
اونم بدتر منه
حال دوتامون عین هم داغون منتها ازادی اون بیشتر از منه
برای ابراز خودش و خشمش
اما امیر؟
تنها تمرکزش روی درس مونده
قطعی اینترنت فقط یه روز کلافه اش کرد
نشسته پای درس و اهدافش
منم تشویق میکنه که این کارو کنم
هرروز سراغ درس خوندنمو میگیره
و میپرسه چند صفحه خوندی اینو خوندی اونو خوندی؟
واقعا این روزها حس درس خوندنم کمه
ساعت باشگاه نیم ساعت تغییر کرد
با گوشی مربیم با این اقا مسئول باشگاه صحبت کردم
گفت یک ماه دیگه ساعتو تغییر میدم باز
میارمش ساعت 4
من میگم 4 باشه که بتونم کلاس زبانمو برم
بچهای دیگه هم روی این ساعت توافق دارن
نمیدونم
دلم نمیخواد از ورزشم دور شم
حالا هفته اینده تست میکنم صبحها میرم روزهایی که عصر کلاس زبان دارم
ببینم چطور پیش میره
انیل دعوتم کرده باغشون برای 5شنبه
کلی چونه زده باهام که باید بیای
حدیثم دعوت کرده سه تایی بریم
خانوادگی زنونه
گفت بعدش اب استخر رو خالی میکنن دیگه مناسب نیست
دلم میخواد بزنم بیرون فرصت خوبیه
میرم احتمالا.