ترک اعتیاد واقعا دردناکه:))))
بدن درد گرفتم از ترک اینستا:)))
واقعا من هرسری اینستاگرام رو حذف میکنم
یا دی اکتیو میکنم
فشار مغزیم کم میکنه
قشنگ مغزم یه احساس سبکی بهش دست میده:)))))))
امروزم ساعت 7ونیم سرحال بیدارشدم
و دارم انبوه لباسها رو مرتب میکنم وسط یه کوه لباس نشستم
ناهارم که خورشت قیمه دارم از دیروز
لباسها رو سروسامون بدم
و بعد خونه رو و یه دوش بگیرم
و بشینم پای درس خوندن و کارای شرکت
استادمم که درگیر رساله اش به کلاس من نمیرسه
میگه یه روز واست یه روز
پشت گوش ننداز
کتابمون برو با یه استادی چیزی تموم کن
تا من رساله ام تموم بشه و کتابهای ایتلس رو من تدریس کنم برات
دیگه خلاصه الان باید بیفتم توی شهر برگردم یه استاد زبان یا اموزشگاه زبان پیدا کنم
که کتاب منو تدریس کنن
خلاصه درگیری جدید هم اینه فعلا
امروزم باشگاه تعطیل باید پاشم برم پیاده روی عصری
و یه کوچولو خرید دارم قهوه ام داره تموم میشه
زن داداش اینام به سلامتی رسیدن
دیگه خلاصه همینا
وای پیدا کردن استاد زبان خیلی سخته واسم
ولی دوست دارم کلاسم حضوری باشه
که انگیزه بیشتری بگیرم و شاید یکم روحیه رقابتی پیدا کردم
----------
کارای خونه الان تموم شد
لباسها هم شسته شد
وای خیالم راحت شد حجم زیادی از فشارهای مغزم کم شد
باید حالا دیگه تایم خالی من ازالان شروع شد چون وقت شد نیم ساعتی هم با امیر حرف زدیم
در حین کارهای خونه هم فایل امروز رو گوش کردم
و شب باید اسپیکینگش کنم و رایتینگ
شایدعصر برم از فایله پرینت بگیرم
خوب بریم برای برنامه ریزی درسها و کارها و تقسیم بندی ساعت های مفیدروز