یه ذهن تحلیلگر 

بهش دیتا بعدن

یعنی خوراک بهش رسوندن

تا صبح من ذهنم داشت تحلیل میکرد دوتا دوتا چهارتا میکرد ایا اصلا من وقتشه وارد رابطه بشم؟

به ماهیت طرف مقابلم فکر نمیکردم به خودم فکر میکردم 

بعد این دکتر بنده خدا هم کلی پیام داده بود اینا 

یکم حرف زده بود و یکم ذوق و اضطراب داشت یه سری صحبتهایی زده بود 

در مورد گذشته اش خانوادش و...

منم فکر کنم نزدیک صبح بود گوشیو روشن کردم و رفتم حرفاش خوندم

ولی جوابی ندادم 

سین واتسپ منم بسته است 

حالا هیچی دیگه فعلا خستم 

با تپل حرف زدیم یکم 

اینا بعد تپل میگه نیشتو ببند و تعریف کن:))))))))

بچه حسودی میکنه 

بعد دکتر سلام صبح بخیر اینا فرستاده بود زنگ زد 

من باز به کفشم گرفتم 

نمیخوام ایقدی زود سر بخورم تو رابطه با کله 

دارم میسنجم مدلش چطوریه ؟

هرچند بیشعوری اگر جواب ندم 

ولی دیشب میگفت اگر دوستداری به داداشی بگو موضوع خودمون رو

من باهاش مشکلی ندارم دوست دارمم باهاش اشنا بشم 

و....

هیچی دیگه تپل میگه من بدبخت فردا اولین نفر بلاک میکنی چهارروز دیگه هم جواب پیامم نمیدی میگی من متاهلم:*))))))))))

میگم خول چرا جدی گرفتی؟

بابا یارو فعلا در حد حرف ودوستی 

کو تاعروسی اصن چی میگی تو بچه 

بیا بریم سرکارمون 

ولا جدی گرفته بچه همه چی رو

صدام امروز وحشتناک داغون 

خیلی داغون

ولی عطسه ها از بین رفتن 

وکلا دیگه ابریزش هم ندارم 

باید امروز برم بیرون برا داداش سوغاتی بخرم 

رنگ مو بخرم و...

داداش هم اصرار داره من هیچی با خودم نبرم که یخچال و فریزر جا نداره و کوچیک یخچالش

باید چندتااز لباسها رو بدم خشکشویی

نمیدونم

کلی کار ریخته سرم ذهنمم بهم ریخته

نازی و لیلا هم یکساعت تموم فحشم دادن سر قضیه دکتر

گفتن تو داری فرار میکنی از مسئولیت رابطه قشنگ مشخص میخوای بهانه بیاری وبگی نه 

نمیدونم واقعا ذهنم بهم ریخته عجیب

یه خبر خوشحال کننده اینکه 

امروز عکس اینام رفت روی سایت:)))

توقسمت درباره ما:)))) 

امروز حسن جان پیام داد یه عکس که از نظر خودت خوبه و لزوما هم نباید پرسنلی باشه بفرست میخوام ثبتت کنم 

روی سایت 

بعد من حوصله نداشتم همون عکس چندروز پیش براش فرستادم که با اون شومیز سفید و سلفی بود 

بعد میگه چه عالی وزیبا

نازی میگه نه این خوب نبود تو سفیدی لباس و شالتم روشن 

زیباییت مشخص نیست رنگ تیره میپوشیدی میدرخشیدی

سمت منم بالاتر بچها زده شده بود:))))

فرستادم گروه خانوادگی

مامان اینا خیلی ذوق کردن

دکتر؟

خیلی رو مخ من کم خوابه 

دارم مقاومت میکنم لگد نپرونم