دیروز خداروشکر مطابق برنامه پیش رفتم
هم کار تپل رو تموم کردم و وایرفریم اولیه ام عالی شد
هم کارای کمپین رو انجام دادم و ساعت 4ونیم همشون رو تموم کردم
هم اینکه دیگه فایل کلاس رو تموم کردم و یادداشت برداری کردم
هم باشگاه رفتم
یه وضی دیروز از خودم خیلی راضی بودم به موقع بودم همه کارام
دیروز خیلی تو باشگاه اذیت شدم از گرما و از یه هفته دوری
قشنگ توانم کم بود و هی به خودم میگفتم تو میتونی تو میتونی:)))
دیروز مدیر شدن داداش کلی بازخورد داشت از کانالها خبری و .... گرفته تا استوری فامیل و...
انشالله تسکین درد مامان شده باشه
به مامان هم زنگ زدم بهش تبریک گفتم
قرار از هفته اینده با برنامه جدید تمرین کنم تو باشگاه ببنیم چی میشه
دیروز مربی منو برا بچها مثال میزد که تغییرات فلانی نگاه کنید ازش یاد بگیرید:)))))
من بدم میاد برم تو چشم خدایی به چشم زخم اعتقاد نداشتم ولی دارم اعتقاد پیدا میکنم هرسری اینا یه چیزی گفتن
من یه بلایی سرم اومد
دیروزم پام زخم شد و کلی کبودی رو بدنم مونده از بابت افتادن
دیشب کلاس خیلی طول کشید یه بحثی بود در مورد اعتماد به نفس و عزت نفس و مقالات جدید و پژوهشهای جدید
بعد وسطش استاد رفت سمت اینکه بچها باید از اول استعداد یابی بشن برن تو همون فیلد
من مخالف بودم مگه میشه همه خانواده های ایرانی این امکان داشته باشن بچشون بفرستن صدتا کلاس
از موسیقی وورزش و... بعدم پدر مادر قشنگ وقت بذارن برن پیگیری کنن فیدبک بگیرین اونم تازه به شرطی
که مربی های این بچهاادمهای درست حسابی و متعهدی باشن!
بعدبیان این موش ازمایشگاهی رو بفرستن تو اون فیلدی که مهارت داره!
ته تهشم یشه یه موزیسین یا فوتبالیست و.... که کلی روابط اخلاقی داغون ازدواج ناموفق و... پول داره!
یه روزم خودکشی کنه:)
البته این تیکه اش جوک بود ولی نمیدونم چرا ما داریم تلاش میکنیم بچهامون موفق باشن!
تلاش نمیکنیم ادم تربیت کنیم!
آدم نه انسان موفق
مهارت زندگی یادش بدیم
هیچی استاد هی رپیت میکرد بقیه سکوت
من مخالف
هی تکرارش کرد نتونست منو قانع کنه سوالامم جواب نداد
بعد حدیث میگفت با موجا موافقم من
نمیشه که بچه بیچاره نهایتا از 7 تا12 سالگی که میشه کلاس اینا گذاشتش توی این 5 سال به بچه فشار بیاریم
کل وقتشو پر کنیم که
یه ادم موفق به جامعه قالب کنیم حالا تعریف موفق هم خیلی خوبه!
لیلا بچهاش رو کشته خودشم که مرده متحرک رسما!
همش پشت فرمون عین این راننده تریلی ها
از این کلاس به اون کلاس
نکن با خودت خواهر من تو ایام مدرسه میگه تا مدرسه ها تموم بشه میذارم استراحت کنن
تابستون میشه از صبح تا شب این بچهای بیچاره کلاسن!
یه چندروز سرمراسم عزاداری امام حسین و اون مداحی که اورده بودن
بین دوتا فامیل دور مادری بحث شده!
بحث اینکه یه سری انتقاد کردن مراسم تجملی بوده
بعد همه جواب همو با استوری و پست میدن:))))نابالغانه بانی مجلس و اون چند منتقد جواب همو بااستوری میدن:))
یعنی یه اوضاعی شده ها . من امروز یه استاتووس گذاشته بودم واتسپ نوه خالم ام که سنش نزدیک به خودمه
اومده میگه با کی هستی:))))))))میگم به تو چه مگه من قاطی دعوام اخه بچه
ایقدی خندیدیم کلی برا من استوری از اونایی شیر کرد که من فالوو ندارمشون ودوسشون ندارم
یعنی جنگ امام حسین و یزدم اینطوری نیست خدایی
بعد طرف مداح یکیشون اصن نگم
یکی جرات نداره یه استوری بذاره درمورد محرم یا خانواده خودش که میگن کدوم طرفی:)))))
امروزم مطابق برنامه بیدار شدم البته زودتر چون برق رفت
و نوسان داشت برق
خوابم نمیبرد تو فکر کولر بودم
خوب من برم که دیرشد.
