دیشب هی وسط خواب کتفم میگرفت و من بیدار میشدم
عین این بچهایی که غرق خوابن ولی درد دندون دارن و با چشم بسته بیدارن
دقیقا من در همین حالت بودم
دردش خیلی بد بود شایدچون دوبارم رفتم پشت بوم پله پشت بوم از این پله های فلزی بدون حفاظ!
دقیقا عین تونل وحشت و هر ان ممکنه بیفتی خرد و خاکشیر شی
تازه در حالتی که پله نه حفاظ داره نه جای پا
و قشنگ در زوایه 60 درجه قرار داره باید درپشت بوم رو هم باز کنی:) زیبا نیست؟
روزی دوبار برم اینجا یاد مرگ در زندگیم تداعی میشه:))))))))صبح صاحبخونه بیدارم کرد
یعنی یه کاری از ادم بخواد پدر ادمو درمیاره
گفتم هنوز خوابم من میرم براتون بانک نگران نباشید
دیگه هیچی کارت فرستاد بالا
و منم تند تند صبحانه اماده کردم و رفتم بانک خیلی شلوغ بود
کار صاحبخونه رو انجام دادم
و کار خودمم خداروشکر اون باجه همراه بانک اولین نفر بودم یعنی نبود نمیخواست مسئولش نبود
منم موندم تا مسئولش بیاد و شدم اولین نفر
دیگه کارام انجام داد و فعالش کرد گفتم چرااقا هرسری بانک ملت کارت منو مسدود میکنه
گفت سیستم اینطوری یا مشکل ازکارتته
دیگه کارام انجام شداومدم روبه رو بانک کلی تره باری خریدم
بعد شتتتتت کارتم یادم رفته بود بیارم
کارت ملت رو هم همون موقع سریع خالی کردم به حساب اصلیم هرچی با موبایل بانک اون بانک تلاش کردم
نشد صفحه انتقال لود نمیشد و مشکی بود فقط دیگه اعصاب واسم نموند اما
دیگه همینطوری لبخند زنان میوه ها رو پس دادم هرچی اقاهه گفت ببر خانم گفتم نه اصلا
زنگ زدم اژانس اومدم خونه:))))))
بخار پز شدم قشنگ با تپلم قرار صحبت اینا داریم
من دوتا رشته تحصیلی درس خوندم یعنی دوتا لیسانس دارم یه ارشد
که هردو کاملا بی ربط بهم هستن یکی علوم انسانی و دیگری هم مهندسی
بعد میتونم از هردو تخصصیم پول دربیارم
ولی این کارو نمیکنم
یکی از دوستام امروز پیام داده چرا کلاس خصوصی برگذار نمیکنی؟
گفتم واسه چی میگه تو این همه تخصص داری
گفتم درسته ولی خوب تدریس اعصاب میخواد و دوما فکر میکنم اپدیت نیستم
و نمیتونم این کارو کنم
به هرقیمتی نمیتونم پول دربیارم که
مثل اون پیشنهاد استاد که رد کردم و ناراحت شد!
تدریس نرم افزار کار من نیست واقعا
ناراحتیش رو درک نمیکنم و نکردم!
یکی از تراپیست هام تخصصش مددکاری اجتماعی بود
یعنی روانشناسی نخونده بود یا مشاوره
مددکار بود
و یکی دو جلسه رفتم دیدم بدردم نمیخوره
رویکرد تحلیلی رو من جوابه
ایشون تخصصش این نبود که حتی مشاوره بده!
جلسه سوم بهش گفتم به نظرم شما نباید این کارو انجام بدید تخصصتون این نیست
ناراحت نشد گفت بله میدونم تخصصم نیست باینکه تقریبا رشته من نزدیک به روانشناسی و مشاوره است
یا نرو ساینس
ولی خوب مجبورم
این موضوع واسه من خیلی مهمه که جایی که تخصصم نیست وارد نشم حرفی نزنم نظری ندم
ولی خوب شرایط جامعه و خودشیفتگی ما ایرانی ها باعث میشه پا بذاریم جایی که نباید! باافتخارم ازش صحبت میکنیم
دوستم میگفت من بااین تدریس خصوصیم دارم طلا میخرم هرماه!
نمیدونم واقعا هرکسی وجدان خودشو داره من که باشم حتی حاضر نیستم به صورت خیریه هم کاری که توش تخصص ندارم انجام بدم!