این دوروز که نبودم که اصلا خوشایندم نبود بجز مواردی که با مامان بودم
هوا بشدت شرجی و گرم منم تو گرما صورتم جوش میزنه چندتایی نه از این جوشهای درشت و مجلسی
صورتم جوش های ریز ریز دردناک میزنه از گرما و شرجی و طاقت گرما رو نداره
بعد بچهاهم همرام بودن کلا من مدام در حال جیغ جیغ کردن بودم که نرین تو حیاط
و....
بعد بین خونه ها در رفت وامد بودیم یا میرفتیم خونه قدیمی یا میومدیم خونه جدیده این منوروانی میکرد
من دوست دارم یه جارفتم همونجا بمونم جامم تکون نخورم این عادتمه دیگه چه کنم
اینطوری بداخلاق و خسته میشدم
دیروز که دوتا کیک درست کردم وانیلی و کاکائویی
و حلوا درست کردم و دوش گرفتم و وسایلم حاضر کردم که داداش رسید
داداشم که رسید رفتیم دنبال بچها از اونجا رفتیم یه کافی شاپ
یه ساندویچ سرد و بستنی خوردیم و بعدم دیگه حرکت کردیم
دیشب که پارمیس رو به زور خوابوندم ساعت 2ونیم
صبحم ساعت 8ونیم بیدار بود این بچه نذاشت منم بخوابم
ظهرم که داداش و زن داداش اومدن
منم خسته بودم داداش هم خوابش میومد با زن داداش و اجی و مامان رفتیم تو اتاق اجی حرف زدن
که من خوابم گرفت و اومدم اتاق خودم خوابیدم تا 5
بعدم رفتیم خونه قدیمی که من هم گرمم بود هم عصبی بودم
نموندم غروبی به مامان گفتم من میرم اون یکی خونه خستم
مامان هم همرام اومد
اجی و بچها و موندن سراینم اجی کلی غرغرکرد که گفتم من اعصابت ندارم اصلا بهش برخورد
شام درست کردم یکم با مامانی حرف زدیم و ....
تا داداش اینا از بیرون اومدن وشام خوردیم و ساعت 10هم حرکت کردیم
من الان تا رسیدم دوش گرفتم خونه سونا هست قشنگ
تا خنک بشه دوسه ساعتی طول میکشه
خوب شد هندونه تو یخچال دارم
خوابم گرفته اما میدونم تو این گرما خوابم نمیبره حتما باید دمای خونه 20 درجه اینا باشه که من بتونم بخوابم
بچها هم نیومدن موندن!
دیگه زن داداش این دوسه روزه سرکار مرخصی ندارن شیفته
اومدیم ما
داداش گفت دوباره تاسوعا میریم که بچها رو هم بیاریم
ببنیم فردا وقت بشه با داداش بریم املاکی؟
دیگه همینا سشوارم که تعمیر لذت خوابیدن با موهای خیس رو میبریم