یه روز خییییییلی شرجی

یه جوری هوا شرجی گرم ابری که اصلا ادم گوگیجه میگیره

الان اب گرمکن روشن

کولر روشن

هوا ابری وبارونی

بعد از گرما بخارپز میشی

این چه وضعشه اخه

دیشب ساعت دونیم خوابم برد 

ایقدی من خندیدم دیشب روده بر شدم

با اون چند همکلاسی بچگیم ایقدی چرت و پرت گفتیم و خندیدیم عین ادم نمیتونیم باهم حرف بزنیم 

من دیگه واقعا بردیم بسکه خندیدم دستشون درد نکنه

کولرم درنهایت روشن کردم و به بی خیالی زدم 

امروز کمپین داریم وروز شلوغی

باید بشینم پای کارهای شرکت 

کار تپلم باید تموم کنم فایلهای اموزشی رو خیلی صبوری کرده بنده خدا

دیشبم برنج خیس کردم و گوشتم گذاشتم یخچال 

اولین کاری که صبح کردم تمیز کردن گاز بود و سینک 

خورشت قیمه رو بار گذاشتم 

صاحبخونه برقش مشکل پیدا کرده

این سه سال به من میگفت وای تو حساسی من بالا بودم مشکل برقی نداشتیم!

حالا این چندروز دم به دقیقه منو صدا میکنه چیکار کنم؟

گفتم زنگ بزن 125 خوب 

دیروز میگفت میخوام بگم شما هم برقت مشکل داره! اون موقع که من تنهایی 

هی برقکار میاوردم و از اداره برق پیگیری میکردم 

و تنها بودم با کلی مرد غریبه 

هی میومدن ومیرفتن وچک میکردن اصلا خودشو میزد به اون راه

حالا مهربون شده 

واقعا گاهی مشکل و مساله باعث میشه ادمها یکم دیگری رو درک کنن

گفتم نه من مشکل نداره برقم اوکیه! بهشون چیزی نگو!

میخوام یه روز ناهار دوستم دعوت کنم 

یکم دیروز درمورد بچهای دانشگاه حرف زدیم وای من اصلا نمیتونستم با هیچ کدوم ارتباط برقرار کنم تفاوت فاحشی داشتیم

بجز انیس و همین دوستم راضی یعنی بقیه خیلی خیلی تفاوت داشتیم

من باهمین راضی هم فقط سلام علیک داشتم گاهی

دیگه اخراش یکم مینشستم باهاش حرف میزدم 

وای یاد اون همکلاسیمون کردیم که تو ول کن من نبود 

یادشم میفتم عصبی میشم 

حالا میخوام یه روز قلیه میگو یا ماهی درست کنم ببرم براش

چون این مدت خیلی بهم لطف داشته هرروزم یه خوراکی میاره واسه من هرچیم میگم

بابا اینکارارو نکن میگه هرچی مامانم میفرسته سهم تورو هم میفرسته 

کلا محبت جنوبی ها فرق داره با همه جای دنیا 

رفاقت خیلی غلیظتر اینجا 

نازی و لیلا دیشب اومده بودن تا دم در خونه ولی در نزده بودن 

گفت ترسیدیم خلوتت بهم بزنیم نگرانتم بودیم 

میخواستیم ببریمت دوردور 

ولی جرات نکردیم دیگه بین زنگ زدن و نزدن زنگ نزدیم گفتیم این الان اعصاب نداره 

----------------------

با استاد دعوام شد دعوا که میگم توقع بی جای ادمهاست

صبح استاد گفته بود میشه شمارت بدم فلانی چندتا سوالش در مورد نرم افزار جواب بدی؟

گفتم نه استاد شرمنده 

الان در موقعیت مناسبی نیستم 

میخواستم براش ویس بفرستم شرایط روحیم مساعد نیست در شرایط بهتری حتما به ایشون جواب میدم هنوز ویس نداده

 یه تریلی پیام فرستاده اره من فلان روز در حقت فلان کارو کردم سال چند رو میگه ؟

91

یه توصیه نامه نوشت واسه من که هیچ کاربردی برا من نداشت! و هیچ استفاده ای ازش نکردم 

گفتم استاد شما تموم این ده سال اینو نگه داشتید به عنوان دین من به شما؟ که من در چنین روزی به شما پس بدم؟

براش ویس فرستادم دلم نمیخواد باهاتون بحث کنم در موقعیت مناسبی نبودم

بعد باز کلی حرف میفرسته منم گفتم مشکل خودتون استاد

ظرفیت نه شنیدن در خودتون ایجاد کنید 

من حق دارم مورد درخواست هر ادمی بگم نه! و انتخاب کنم

حق استادی شما محفوظ ولی دلیل نمیشه به من دستور بدید و اینکه حق مسلم من اینه اگر شرایط رو ندارم بگم نه! همین

دیگه هم جوابش ندادم 

---

هوای عین غروب های سگی جمعه دلگیر و خفه کنندست

ایقدی خستم خستم خستم 

از شرح حال دادن به ادمها از توضیح از خودم بودن 

الان گیر دادم روی نامجو ای ساربان

 

 

 

موجا ... ۰ خوشم اومد :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
موجا نام پیرترین تمساح جهان است...
تا جایی که علم پیش رفته تمساح ها تنها موجودات جهان هستند که پیر نمیشوند و ارگان های داخلی تمساح ها هیچ وقت پیر نمی شود!!و عمر نامحدود دارند مگر بر اثر شکار یا بیماری و.... بمیرند.
اینجا قرار از خودم بنویسم بدون هیچ روتوشی!!
پیوند ها
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان