امروز روز شلوغی بود ولی انگاری من بی حس شدم

بی حس به شلوغی و خستگی 

تپل جلسه صبحمون لغو کرد حالش خوش نبود 

منم خودم رفتم سرچ زدم و خوندم

اومدم بهش گفتم من اینارو یاد گرفتم 

بعد بهم کار داده 

میگم نه زود هنوز

میگه نشد نداره انجامش بده تا شبم دیره!

هیچی دیگه منم نشستم پای کار دوسه بارم پیام داد وسط که اقا چی شد ودر چه حالی و چیکار کردی

گزارش کار بهش میدادم کیف میکرد که همه چی اوکی

ولی خوب یکم فشار استرسش بالا بود این کار

دیگه گفت چه کاری من به تو خودم استرس بدم 

تمدید میکنم برنامه رو برا یک ماه اینده چرا ددلاین رو بذاریم 4 روز دیگه 

خوب تو یک هفته کار نکردی عقب افتادیم 

دیگه میذاریم ددلاین رو یک ماه اینده!

به شرطی دوتامون درگیر کمال گرایی نشیم 

من گفتم نه اقا من میخوام این قضیه بسته شه این هفته یک ماه زیاده!

رفتم باشگاه سر تایم جدید 

هیچی اقا ایقدی خر تو خر بود 

و اوضاع قاطی بود که از کنترل مربی خارج شد کلا

ایقدی شلوغ بود نوبت به هیچ کس نمیرسید

وزن کردم یه کیلو دیگه کم کردم!

امروزم پا داشتم قشنگ لنگات لنگان اومدم خونه 

شانس من پوست پام حساسه صندل پام زخم میکنه یعنی دلم خواست تو عمرم یه کفش زنونه درست حسابی بپوشم

همشون پای منو زخم میکنن 

به پسر هم گفتم من پام اینطوری این مدل حس میکنم پام زخم میکنه گفت نه 

اخه چیزیم نداره ساده است ولی خوب جلوی مچ پام رو زخم کرده 

جلسمون با تپل گذاشتیم برا 8 ونیم گیر داده باشگاه نرید توروخدا کرونا اومده باز

گفتم وا خوب به شما چه عجب این دهه هفتادی ها پرو هستن خدایی

نمیخواد نگران من باشی جغله 

رسیدم خونه جلسه رو کنسل کرد تو ترافیک مونده بود بعدم گفت میخوای اینطوری برگذار کنیم گفتم نه چه کاری

هیچی یادت نمیمونه که 

من به کارها شرکت میرسم تا شما برسی 

هنوزم نرسیده

با مامانی حرف زدم و اجی

رفتم سوپری جودوسر خریدم معمولا این موقع بیرون نمیرم 

نداشتم باید حتم میخریدم

اعتیاد جدید هم که اب گاز داره :( میگه واسه خاطر شما من اب گاز دار میارما

برم دوسه باکس بخرم دیگه خلاص شم

یه سری خرید از دیجی انجام دادم بینم کی برسه

هیچی همینا من برم الان تپل رسیده احتمالا