حال بهتر!!

خداروشکر الان که مینویسم حالم خیلی بهتره!

صبح با تپل جلسه داشتیم

یهو دوربین رو روشن کرد گفت منم که اصلا شمارو نبینم؟

گفتم نه من امادگیشو ندارم راستش 

بهتر به بحث کارمون برسیم

یه سری توضیحات دیگه داد

اصلا نمیذاره من برم سرچ کنم 

این بشر عاشق توضیح دادنه میگه خودم بهت میگم

خدایی هم خوب میگه ها!

هیچی بعدش دیگه من بقیه کاراها شرکت ردیف کردم

یکم با دوستای دبیرستانم چرت گفتیم خندیدیم

رفتم باشگاه 

سنگین ورزش کردم 

سریع اومدم خونه دوش گرفتم

چون ظهر لیلا شام دعوتمون کرده بود

لباس سه تیکه رو پوشیدم 

تو راه برگشت باشگاه دوستم مریم حرف میزدیم

هیچی داشتیم حرف میزدیم یهو اومد قضیه

روی هیز بودن و...

روبه رو خونه کراشم ایستاده بودیم سرخیابون 

داشتیم حرف میزدیم و....

بعد از همسایه روبه روییمون پرسید گفتم خیلی هیزه و ....

بعد گفت وای خوب شد گفتی این اشنای دور شوهرم ایناست میخواستم بپرسم ازت اگر خوبن

رفت و امد کنیم

چندبار گفته رفت امد کنیم من هنوز دو دل بودم

گفتم نه خیلی هیزه عنتر

بعد یهو گفت برعکس این دوتا پسر هردو چقد ماهن 

4 ساله روبه روی ما زندگی میکنن موردی ازشون ندیدم خواهرشونم دوستمه و...

گفتم وا مجرد نیستن که 

متاهل بچه داره 

اون خانم شلخههه 

خخخخخخخخخ

گفت نه این مجرد اونم مجرد

این موزیسین و تنها زندگی میکنه هنرمند و....

کراشم مجردپس البته من نمیدونم کدوم کراشمه!

هردو کپ همن دوقلون انگار

گفت نه بابا این خواهرشه میاد خونه رو تمیز میکنه گاهی

هردوشون مجردن 

دیگه من چیزی نگفتم 

فقط خندم گرفت چقدر من فکر میکردم این بنده خدا متاهل به من نگاه میکنه و گیر داده بهم

امشبم کلی با دخترا حرفشو زدم و خندیدیم 

شب خیییییلی خوبی بود کت و شلوارمم بردم پوشیدیم چقدر نازی ذوق کرد:)))))))))

جاری لیلا هم بی خبراومد اونجا چقدر زن باحال و شیرین زبونی بود 

کلی خندیدیم باهم

دیگه ساعت 1ونیم لیلا رو گفتم منو برسونه خودشم سرما خورده بود بخوابه یکم 

گناه داشت خسته بود

واسشون ترشی لیته بندری بردم خیلی خوششون اومد برا دوتاشون جداگانه دوشیشه برده بودم

 

هنوز مواد ترشی تو یخچال دارم باید درست کنم باز 

یه شیشه هم ببرم برا زن داداش

خوب من برم بخوابم که کمبود خواب شدید دارم

 

موجا ... ۰ خوشم اومد :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
موجا نام پیرترین تمساح جهان است...
تا جایی که علم پیش رفته تمساح ها تنها موجودات جهان هستند که پیر نمیشوند و ارگان های داخلی تمساح ها هیچ وقت پیر نمی شود!!و عمر نامحدود دارند مگر بر اثر شکار یا بیماری و.... بمیرند.
اینجا قرار از خودم بنویسم بدون هیچ روتوشی!!
پیوند ها
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان