کلاس با تپل هم نیم ساعت پیش تموم شد:)
این هفته با دستاورد شروع شد اول که صبح که بیدار شدم استین های حوله تنیم رو کوتاه کردم
خیلی وقت بود رو مخ بود!
و چرخ دوزیش کردم و دوش گرفتم به خودم زیر دوش گفتم قرار انگار این هفته کارهای عقب افتاده رو تیک بزنی!
امشبم باید صبحانه فردارو آماده کنم و ....
کارهای شرکت تموم کردم
و رفتم باشگاه
1 کیلو کم کرده بودم و بسی شادمان شدم!
یهویی چندتااز بچها یکی یکی اومدن گفتن چقد لاغرشدی:))))))
اخه یه کیلو به کجام بود که شما میگید لاغر شدی:) ولی حس خوبی داشت
یکی از دخترا خیلی خوش اندام پسند منه:) من بدنم بیاد رو فرم شبیه این میشم البته یکم بهتر
اونم بهم گفت لاغر شدی
خوشحال شدم گفتم من بدنم بعد دوسه ماه شبیه تو میشه
گفت اره متوجه شدم بخصوص که دیدم چقدر متابولیسمت خوبه
و یه هفته ای ایقد تغییر کردی ژنتیک خوبی داری
گفت بعد بعد دوسال تازه شدم این!
گفتم نه من شش ماهه اوکی میشم اگر ادامه بدم
یکی ازدخترا اومد گفت تو کوچه ما زندگی میکنی؟
من دیدم از کوچمون میای باشگاه خوشحال شدم
مرسی گفتم
و یکی هم امروز موقع هیپ خیلی کمکم کرد مرسی واقعا دمش گرم چقدر خوب بود این کمکش
امروز همه رو با وزنه و هالترهایی تا 30 کیلو زدم
البته دستگاهها رو
باید کم کم ببرمشون بالا دیگه سوسول بازی روزهای اول بسه
رسیدم خونه از اون اسموتی که درست کرده بودم خوردم چاسید و ماست و میوه و گرانولا
تا دوش گرفتم و چایی دم کردم 8ونیم شد و کلاس شروع شدبا تپل
تا 10ونیم ادامه داشت
یکمم اذیتم کرد چالش راه مینداخت منم خسته بودم
ولی در کل اموزشهاش عالی رو دستش نیست
کلی هم کار ریخته سرم:(
فرداهم شرکت کمپین داره:(
هیچی دیگه موندم فردا خودمو چند تیکه کنم به همه اینا برسم؟
بعد تپلم پاشدم سریع سیب زمینی که ابپز کرده بودم و تخم مرغ میکس کردم جداگانه هم لوبیا داشتم
یه شام پروتئنی خوردم شب دیگه نون نمیخورم
یعنی بجا کربوهیدارت نون ازبقیه کربوهیدارت های مفیدتر استفاده میکنم
تو فکرم
پودر وی هم بخرم
برا روزهایی که پروتئینم کمه!
یه طوفان بیرون اومده صدا در حیاط خلوت رو مخه
بامامان و اجی حرف زدم
دیگه من هلاکم برم لالا
