اووووف باورم نمیشه این همه کار داشتم نصف شدن!
بعد ناهار یه چرت زدم
و یکم با رییس حرف زدیم
و بعد یکی از همکارها بهم زنگ زد
45 مین حرف زد!
نیاز به کمک داشت ورییس شمارمو بهش داده بود
دیگه یکم حرف زدیم و قرار گذاشتیم هفته ی آینده هر وقت من یکم خلوت بودم کمکش کنم
تا به خودم اومدم ساعت 9 بود
سریع لباس پوشیدم رفتم بیرون بازارچه وسط شهر خرید هامو انجام دادم و تا خریدهام تموم شدن ولیست خرید انجام شد
ساعت 10وخوردی بود
دیگه آژانس گرفتم اومدم خونه
یه کوه خرید بود که باید جابه جا میشد و تمیزمیشدن بعضی هاش
بعضی شستشو نیاز داشتن
و یخچالم که نگم اصن یه وضعی داشت
تا ساعت 12ونیم کارها شرکت تموم کردم با رییس یکم سرشون صحبت کردیم
بعد تازه من رفتم شام درست کردم که از عصر مرغ گذاشته بودم بیرون که کتلت مرغ درست کنم
خداخیر بده غذاساز رو وسیله دست منه کلا این روزی ده بار کارها منو انجام میده
بعد تازه یخچال اف کردم وقفسه ها رو شستم و ....
فریزر رو مرتب کردم
و دورریختی ها رو دور ریختم
ویکم میوه سبزی شستم
نشددیگه جارو تی بکشم
و ساعت 1 بود
تازه اون موقع بایکی از دوستام حرف زدیم درمورد چندتا سریال که میخوایم ببینیم
علی خیلی فیلم بازه
و سالهاست باهم نقد فیلم داریم
شد ساعت دونیم که من بخوابم
عصر هم زن داداش زنگ زده بودحرف زدیم
گفتم من خورشت بامیه درست میکنم برا بچها که دوست دارن
تو فردا ناهار درست نکن
گفت پس من کته درست میکنم و سالاد توهم خورشتو پاشو بیا خونه ما
دیگه دیشب گوشت گذاشتم یخچال و نخود خیس کردم
و صبحم ساعت کوک کرده بودم برا 10 ونیم
تازه تا من خوابیدم شد ساعت 5 صبح
خورشت الان اماده است خدا روشکر
یه دبه هم ترشی بندری درست کردم
خونه جارو شده و سینک ضدعفونی
تی کشیدم
دوش گرفتم سرویسها رو شستم
و مونده اتاق خواب که میخوام بذارم بعدی که از خونه داداش برگشتم برم تو کارش
اجی اینام احتمالا عصر بیان
چون دوستش اینجایی
بلیط از اینجا گرفتن
اول میرن اصفهان پیش داداش از اونجام با قطار میرن
هلاکم یعنی
پاشم موهام خشک کنم
یکم به خودم برسم و برم خونه داداش