خوب خوشحالی امروزم میرسه به داداش که زنگ زد و امروز تو همون مرکزی که دوست داشت کارش درست شد:)))))

یه مرکز فوق تخصصی خفن 

قطعا اتفاقهای خوبی قرار براش بیفته دلم روشن بهش.

امروز مدام تو جلسه بودم با همکارام تک به تک یا دوبه دو

الان اخریش تموم شد!

بعدش اون مدیر دهه هفتادیه امروز بهم میگه چه خوشحالم تو اومدی تو تیممون خوب مچ شدیم 

میگم به مدیریت شما امیدوارم تیم خوبی شیم

میگه خانوم کجای کاری؟ یه تیم شدیم یه تیم خوب شدیم رفته:))))

از ذوقش که من اومدم برنامه تا یه ماه دیگه تیم رو بستیم:)))))

خدایی بخوام منصفانه بگم کلیت برنامه از من بود! 

ولی اون همکار خانمم امشب خیلی خوب کمکم کرد و راهنمایی کرد چون سابقه اش بیشتر از همه است!

و نکاتی که بهم گفت خیلی خوب و مفید بود که زودتر تو تیم مشخص شه جایگاهم 

همزمان پسرشم داشت کیک میپخت و میومد ازش میپرسید مامان اینو چیکار کارکنم اون چه کنم:)

یه پسر 13 ساله داشت 

با مشاور جدید صحبت کردم یه نکاتی گفت و سریع مکالممون رو قطع کرد 

گفت برو  اینارو انجام بده بعد بیا از من وقت بگیر

اولیش پیاده روی!

دومیش تست دوباره تیروییدم 

و سومیش یه سری نکات باید بنویسم 

و یه کتاب باید بخونم

برام جالب بود حرفهاش

ده مین هم طولش نداد میگم اقای دکتر چرا؟

میگه چون من میدونم الان دارم با کی حرف  میزنم تو بیشتر خودم روانشناسی بلدی منتها الان هورمونهات مساله سوگ و افسردگی و کمبود اهن هم میتونه باشه 

بعد میتونیم باهم صحبت کنیم و پیش ببریم مکالممون رو دوهفته اینده!

خوشم اومد ازش 

مثل این چند وقت امروزم رفتم پیاده روی 

دلم براش باشگاهم تنگ شده هرروز از دم در باشگاه رد میشم اه از نهادم بیرون میاد چرا نشد ادامه بدم 

حتما میرم همین روزها منظم و پیگیر

شما هم حین مکالمه با ادمها نقاشی میکشین یا من اینطوریم؟

تو تمام جلسات کاری و کلا مکالمه با خانواده من خودکار به دستم 

امشب تو نقاشی که با همکار خانومم حرف میزدم یه گل لاله خیلی خوشگل کشیده بودم و جالب بود معلوم بود حس مثبتی بهش دارم.