هنوز پیغامهای تولد ادامه داره 

حالا که من امسال حال هیچی رو ندارم 

همینطوری پیام میاد از ادمهایی که اصلا فکر نمیکردم یادشون باشه 

یا شاید خواستن روحیه منو بهتر کنن نمیدونم

بعد مدتها نریمان پیام داد 

البته دورا دور ازم خبرمیگرفت ولی جرات نداشت مثل هر روز پیام و جوک و فایل و ... بفرسته برام.

این اختلاف ساعت من و اون مجموعه خیلی استرس زا هست 

و از طرفی واقعا نمیخوام کم بیارم 

دیشب ساعت 4 ایناخوابیدم و خیلی اذیت شدم 

دارم به خوردن قرص خواب فکر میکنم 

نمیدونم روی من جواب میده؟ فک کنم توی زندگیم فقط یکی دوبار قرص خواب خوردم

در مورد کولر با داداش و اجی صحبت کردم هردو میگن این کولر مناسب خونه تو نیست یعنی کوچیکه

و باید ورژن بالاترش رو بخری که میشه 15 به بالا حالا امروز به محمد گفتم بره دنبالش قیمت بگیره بندر ببینم چطوری این ورژن قیمت و...

مردم از گرما واقعا

آجی گفت وام بگیر من قسطشو میدم تا شش هفت ماه که تو شرایطتت بهتر بشه 

این کارش کمک بزرگی به من 

من 6 هفت ماه دیگه اقساطم کم میشه و میتونم یه نفسی بکشم!!

حالا برم دنبالش یه امتیاز وام قرض الحسنه دارم روی حسابم میتونم برای اون اقدام کنم

باید امروز زنگ بزنم رییس بانک ببینم چی میگه؟

و امروز خلاصه کلی کار دارم 

-------

هنوز پای سیستمم و امروز دیگه با بچهای تیم خیلی کار نداشتم و باید کارهام رو تنهایی انجام میدادم

گردن درد شدیدی گرفتم که دوباره گردنبد طبیم رو بستم

و خونه یکم خنک تر شده و من خیلی خسته ام و خوابم میاد 

ولی نمیشه بخوابم هنوز کلی کار دارم 

داداشی هم زنگ زد گفت شام درست نکن من برات پیتزا میارم

امروز نازی پیام داد چرا مارو از خودت میرونی؟

گفتم فقط معذبم از درد ودل کردن باهات همین 

چقد اخه میتونی صبوری کنی؟

گفت تو معذبم میکنی هی ازم تشکر میکنی من خودم دارم با تو سوگواری میکنم

و ....

راستش من از اینکه یکی بهم بگه قوی هستی انگار فحش میده بهم این روزها وقتی میگن منطقی هستی بازم انگار فحش ناموسی میدن بهم 

مگه اخه این شرایط دست من بوده؟ من انتخابش کردم اقا من اصلا از این شرایط پیش آمده متنفرم 

من ضعیفم نمیخوام  قوی باشم من منطقی نیستم چون نیاز بروز احساس داشته باشم رباط که نیستم 

آدمم تا یکی میگه تو قوی هستی تو منطقی هستی انگاری میخواد جلو درد و دل کردنت بگیره و درواقع تورو از سر خودش وا کنه

بهت برچسب میزنن که تو دیگه چاره ای جز سکوت نداشته باشی و...

اون دوستم که دستش عمل کرده بود تو این مدت یه چیزایی برا دلداری برا من میفرستاد که دوست داشتم سرمو بکوبم به دیوار

داداش من دوروز بود فوت شده بود میفرستاد تو که به تناسخ اعتقاد داشتی!!! من غلط کنم کی به تو این حرفو زدم بعدم اصلا اعتقاد داشته باشم

به کسی که دوروز عزا دار شده میای برا دلداری از این حرفا میزنی؟

فهم آگاهی ادمها کمه میدونم میدونم از نظر خودشون داشتن کار خوبی میکردن که این حرفها رو به من میزدن 

ازشونم ناراحت نیستم 

ولی تحلیل میکنم

بعد امروز همین دوستم پیام داد کلی عذرخواهی کرد گفت من چقد احمق بودم این حرفها رو به تو میزدم 

چقد احمق بودم اذیتت میکردم بجای دلداری

گفتم من ازت ناراحت نیستم به عقل خودت داشتی همدلی میکردی واقعا من اصلا به حرفهاش فکرم نکرده بودم تا خودش امروز گفت

خلاصه هلاکم  امروز هم مغزم هم گردنم هم احساسم

ولی دوکار مهم رو اوکی کردم 

اما همه ی کارهای قبل عید خودم مونده:(