امروز دیگه قسمت شد من رفتم دوز دوم رو زدم:)

رفتیم مرکزی که شوهر لیلا مسئوولشه

ولی روم نشد اقا برم سلام علیک کنم

داداش میگه بریم پیش دکتر خودشم واکسنت میزنه دیگه میاد تو اتاق خودش میزنه

میگم نمیخوام بابا روم نمیشه هرروز اسم تو خونه اشونه بیام لختم شم جلوش:)))))

میگه افکارت کپک زده خواهرم فکر کردم درست شدی دیگه نامحرم محرم نمیکنی خاککککک واقعا:)))))

هیچی دیگه امروز ظهر از دیجی کالا جوراب های قشنگم و وسایل نوشت افزاریم رسیدن

واییییییی خدایا جوراب زرد قناریم با طرح کاکتوس سبز جوراک روباه کوچولو جوراب هفت رنگ و جورابهای 6 رنگ اسپرتم برای باشگاه

یعنی من عاشق جورابهام شدم

منم جوراب هفت رنگه روپوشیدم با بلوزشلوار جینم و کفش و کاپشن قرمزم رو :) شال هم سرمه ای پوشیده بودم

رفتم قسمتی که خانمها واکسن میزدن گویا قبلا این مرکز واکسن زن خانم نداشته

باجه ای اقا مسئولش بود خیلی شلوغتر بود همه هم خانم:)))))))

خلاصه واکسن رو زدیم هرچند این بنده خدا خانمه خیلی مسن و تپلی بود ادم میدید میترسید اکثر دخترا قبلی که این بنده خدا سرنگ باز کنه حتی

جیغ میکشیدن بعد نوبت من شد کاپشن دراوردم آستینم دادم بالا میگه نه فایده نداره دکمه ها یقه ات رو باز کن از بالا بده پایین

عین اون دختر چینی شد واکسن زدنم که تاپ تنش بود از بالا داد پایین:)

بازم شکر نرفتم پیش شوهر لیلا لخت منو می دید زشت بود دیگه چطوری میرفتم خونشون اخه

بنده خدا خانمه چقدم دستش سبک بود دردی نداشت که گفت دردت اومد گفتم نه والا اصلا نفهمیدم کی زدی

میگه خوب چرا اینا جیغ میکشن؟ راست میگه بنده خدا

بعدشم رفتیم جارو برقی دادیم تعمیر

و رفتیم اون کبابی که دوست دارم کباب خریدیم خوردیم

و بعدم تره باری کلی خریدم که این چندروز فقط ابمیوه بخورم

مامان هم زنگ زد نگران بود گفت پاشو بیا اینجا

گفتم نه فعلا که اوکیم کلی هم فعالیت داشتم بعد زدن واکسن

دیگه اومدیم خونه و من خریدها رو تو یخچال جا دادم یه عالمه میوه گذاشتم ابمیوه بگیرم براامشب

امیدوارم این سری چیزیم نشه:)))))))))))

زبانمم حسابی خوندم امروز هرچی جزئیی تر میخونم میفهمم هیچی یادم نیست!