دیدار با حضرت مادر:)

دیشب تا کارهای خونه تموم شد و من سریال دیدم و دوش گرفتم شد 2

و موقع سشوار کشیدن موهام سشوارسوخت!

و دیگه همین منم موهام یکم خشک کردم و بافتم وخوابیدم

صبح با صدای زیبای بارون بیدارشدم

و باز خوابیدم و ساعت 8 با صدای وحشتناک دعوای خانوادگی همسایه از خواب بیدار شدم

و تا دقیقا ساعت 9 ونیم ایناهمو زدن فحش دادن بهم وکم نیاوردن برای هم

من قلبم داشت ازجا کنده میشد عین دیدن یه فیلم ترسناک اخه میزدن به درو دیوار و واقعا من اذیت شدم

خدایا خودت به من صبری بده وسط اینا دیونه نشم

و از 9ونیم خوابم برد تا ده ونیم

و بیدار شدم صبونه بذارم که اولین بار پنکیکم خراب شد

و دومین بار که خواستم حداقل نیمرو بذارم

ظرفم سوخت با روغنش

و بار سوم نون تست کردم و تخم مرغ نیمرو کردم

و ... درست شد و به بچها تو گروه سلام دادم عکس داده بودن دارن میرن خونه دیدن خانواده

یهو دلتنگ شدم وقتی دختر دایی عکس اول شهرو فرستاده بود و چقد زیبا شده بود با بارون

دلم تنگ شد

زنگ زدم لیلا گفت ما تازه داریم راه میفتیم گفتم منم میام

گفت میتونی زود اماده شی؟ گفتم یه ربع بسمه!

و من 8 دقیقه بعدش اماده بودم و زنگ زدم و تاااونا بیان شد 20 مین

و من واقعا همون 8 دقیقه اماده بودم و تو راه پله نشسته بودم

به مامان اینام نگفتم!

میخواستم مامان سورپرایز کنم

دیگه من اف اف رو زدم و مامان تصویر منو دید کلی شوکه شد

گفت اخه چطوری اومدی بی خبر خیلیم ذوق کرد بنده خدا

دیگه خلاصه خوش گذشت امروز بدون هیچ برنامه ای واقعا لذت بردم منم

و مامان بنده خدا کلی گوشت و... گذاشت نذاشت برم خرید

رفتم به داداش هم سر زدم و فاطیما رو دیدم کلی جلو باباش اذیتش کردم:)) اخه یه رازهایی پیش من داره

و من جلو باباش اینطوری اذیتش میکنم مزه میده واقعا:))))))) زن داداش هم یه عالمه ماهی برام گذاشته:))))))

ان شالله فردا میرن شیراز و پرونده پیوند داداش دیگه فردا تشکیل میشه

الانم رسیدم خونه خودم و میخوام لالا کنم

خوراکی های مامان رو جاساز کردم و

پسرعمو هم لگ هام رو فرستاده بود عالی بودن هم جنسشون هم طرحشون عاشقشون شدم

اغا ما بابت اینام که شده دیگه باید برم باشگاه:))))))

 

به فاطی گفتم به دوست پسر جدیدت بگو برام برنامه بنویسه

اخه جز بچهای بادی بیلدینگ کار جهانی

ایقدی من سر این دوست پسر جدیدش اذیتش کردم

ماشالله در این مورد به خانواده مادرش رفته:))))))

شبیه عمه هاش نیست

والا سه تا لگ خریدم یک تومن بعد نرم باشگاه؟

 خدایی وزن کم نکنم؟

من برم لالاکه حسابی امروز فول انرژی شدم

موجا ... ۱ خوشم اومد :)
یاسی ترین

چقدر خوب که رفتی مامانتو دیدی 😍😍😍

چه خوب که خوش گذشته ☺️

واقعا بهش نیاز داشتم
مرسی عزیزم****

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
موجا نام پیرترین تمساح جهان است...
تا جایی که علم پیش رفته تمساح ها تنها موجودات جهان هستند که پیر نمیشوند و ارگان های داخلی تمساح ها هیچ وقت پیر نمی شود!!و عمر نامحدود دارند مگر بر اثر شکار یا بیماری و.... بمیرند.
اینجا قرار از خودم بنویسم بدون هیچ روتوشی!!
پیوند ها
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان