دیشب هر یکساعت یکبار بیدار میشدم نمیدونم چرا؟ و باز میخوابیدم:))))

بعد صبح پاشدم ورزشمو انجام دادمو و رفتم دوش بگیرم دیدم نوسان داره و هی چراغ خاموش روشن میشه بقیه وسایل برقی هم همینطور

بعد برق رفت و دوباره بعد 5 دقیقه اومد خیالم راحت بود محافظ دارن و دیگه روشن نمیشن تا نوسان بعدی

حمام تاریک بود و من دیگه دوشمو گرفتم اما عجله نکردم

خوب اینم بخشی از زندگی دیگه

با اینکه من ترس از فضای بسته ی تاریک دارم

اما خوب مسلط بودم رو خودم

بعدش که دوش گرفتم و چایی دم کردم و قهوه اومدم نمک دون بردارم رو تخم مرغ ها نمک بپاشم

دستم خورد به ظرف جوی دوسر افتاد شکست و راهرو و دم در اتاق خواب و... همه پر جو و شیشه شد

اما با خیال راحت صبونه ام رو اماده کردم و خوردم

بعدش دیگه تمیز کاری:)))))

اگر موجای سابق بودم استرس می گرفتم اول هفته ام چرااینطوری شروع شد و...

مگه ادم میتونه پیش بینی کنه قرار چه اتفاقی بیفته؟ زندگی همینه دیگه

اتفاق بیفته و تو مدیریتش کنی

تازه امروز یه ربع زودتر بیدار شدم:))))))))

خداروشکر حالم خوبه و متعادل کتف درد دارم دیشب پماد مالیدم به دست و کتفم دستم خوب شده

کتفم اما هنوز درد داره

باید دوباره ورزش و از سربگیرم ورزش با وزنه ها و دمبلهام خداکنه زود خوب شه دستم

دلم تنگ شده برای اون موقعها که حسابی ورزش سنگین میکردم شایدم رفتم باشگاه منتظرم دوز دوم واکسن بزنم بعد

خوب من برم به کارو زندگیم برسم.