شرح وظایف!

دیدین گاهی یکی وظیفه اش رو نمیدونه؟

خوب نباید سکوت کرد:)

مرز گذاری!

خوب این هفته هم باز دکتر یادش رفت

من شنبه ها تعطیلم!!

و تسک تعریف کرد و جلسه!

و من هم مثل هفته پیش اما به روشی متفاوتتر 

به حسین پیام دادم به دکتر در گروه اعلام کن 

خانم فلانی نیستن امروز تعطیلن!

یک جمعه نیمه ابری!

جدا از شدت شرجی بودن و گرما هوا دوسه روزه ابریه!

از دویدنها خسته...

دیدی میفتی توی یه چالشی از زندگی؟

بعد اونقدر کشتی میگیری با روزگار اونقدر اون میزنه تو میزنی

روزی که میبری حالت خوب نیست

لذتی از پیروزی نمیبری چون خسته ای

الان در این وضعیتم!

خواب کافی5!

حالا که دیشب من تونستم بین همکارام خواب کافی داشته باشم

امروز میتونم کار بیشتری انجام بدم

جلسات طولانی!

دیشب جلسه تا حدود ساعت دو ونیم بامداد طول کشید 

بدون هیچ تنفسی!

من میرسم اون میره من میام اون رفته!

دیروز اینجوری بود که 

من رسیدم مطب برق رفته بود!

 بعد نیم ساعت اومد

من رسیدم خونه تو گرما و بعد دوساعت و خوردی تو مطب بودن 

و صورت زخمی

برق رفته بود

اینجا گرمترین نقطه جهان است!

شوخی نیستها واقعا جلوتر از خط استوا اینجا و اکنون گرمترین نقطه جهان شد:))))

به خیر گذشت!

دیروز به همکارم میگم بیا کمال گرایی رو بذاریم کنار!

نخوایم بی نقص باشیم!

یه مدت ذائقه(اینو درست نوشتم؟ نمیخوام گوگل کنم:)) مدیر هم عوض شده

خوب طبیعی استراکچر که عوض میشه خروجی ها هم باید عوض بشه

لازانیا با طعم عجله و خستگی!!

همچنان خسته و ادامه دهنده 

این چند روز کمبود خواب دارم 

هنوز تا الان وقت نکردم چتها و تماس های دیروزم رو چک کنم