لازانیا با طعم عجله و خستگی!!
همچنان خسته و ادامه دهنده
این چند روز کمبود خواب دارم
هنوز تا الان وقت نکردم چتها و تماس های دیروزم رو چک کنم
صبح با رفتن برق با کمبود خواب بیدار شدم
میم هم که ره سپار سفر شد
تند تند لازانیا کم چرب درست کردم وسط کارهام مثلا اینطوری
5 مین تایم میذارم برای تفت دادن پیاز
دوباره 5 مین پیدا میکردم وسط تایم برای اضافه کردن گوشت
و....
همینطوری تا بالاخره مایه لازانیا و سس بشامل درست شد
فقط لایه اخر رو پنیر موزارلا زدم که خیلی چرب و سنگین نشه
چون خیالم راحت بود قرار نیس میم ازش بخوره:)))
اون عاشق غذاهای چرب و چیله
صیحانه رو همینطوری خوردن تیکه تیکه
همکارم غر میزنه سر این تسک مشترک
من جدا اینطوری که تا میگیم سلام نوبتی غر میزنیم حالا هردومونم خانم نیستیم بعد میگن خانما غرغرو هستن
دیدیم تسک پیش نمیره سرعت رشد کار خیلی خیلی کنده
گفتم اقا مدیر متنفرم یه تسک خودش بخواد پیگیری کنه
انتظار داره که ما خودمون پیگیر باشیم!
بیا تو گروه چهارنفره مون یه پیام بدم من
بگم اقا من از صبح جلسه هستیما درگیر این کاریم
و تسک های دیگمون رو هم داریم همزمان بااین پیش میبریم
روند پیشرفتمون خیلی کنده
اینم در نظر بگیریم دوساعت برقها ما رفت
دوساعت برقهای همکارم!
تازه بنده خدا پیش اونا دوبار برق رفت!!
کل خوزستان رفتن سفر یه جورایی فرار از گرما
فقط من موندم:(
مدیر سریع اومد جواب داد!
منتظر بود ببینه تسک به کجا رسیده خداروشکر که من پیش دستی کردم
بعد همکارم میگه خدایی تو چطور مدیر روانشناسی کردی چقدر خوب میشناسیش
قشنگ عین پلنگ میمونه تو تاریکی مدیر بعد یهو بعد چند ساعت پیام میده فلان تسک چی شد؟؟؟؟منم بدم میاد پیام بده
همیشه جلوجلو پیش میرم
الانم درسته تسک اماده نیست
چند روز هم همینطوری طول میکشه نسبت به ددلاینی که به ما داده
ولی حداقل میدونه حواسم بهش هست:))
بعد یه سری تسک مهم دیگه هم امروز داریم که اونقدر باید ان تایم انجام بشه که خدا میدونه
حالا مدیریت اون دو همکارمم بماند که هی منو تگ میکنن سوال میپرسن هم من باید تسکهاشون بررسی کنم