این روزها
مثلا روزهای شنبه و یکشنبه تعطیلم
ولی حجم کارام خیلی بیشتره
اون چیزی که منو بسیار عصبی میکنه
اینه آدمها برای تایم بقیه هیچ ارزشی قائل نیستن!
اونقدر این هفته سخت وسنگین گذشت
که فکر کنم از تعداد پستهام میشه فهمید اضطرابم رو با نوشتن تا حد بسیار زیادی کم کردم!
پس ذهنم بود که در پست قبل یه مورد مطرح کنم ولی وقتم محدود بود
و الان که تقریبا 90 درصد کارای امروز تیک خورد
گفتم بیام توضیحش بدم
در برحه ای هستم که کمبود وقت تو زندگیم بیداد میکنه
یعنی 24 ساعت کمه
از دیروز دارم به مسیری که اومدم فکر میکنم
هر باری که تومسیر کاریم استقلالم پیشرفتی حاصل شد