اضطرابم یکم کمتر شده خداروشکر

دارو رو به موقع میخورم 

این صبح زود بیدار نشدن امروز خیلی خوب بود 

هرچنددیشب دیر خوابیدم

ولی خواب صبح خوب بود الان کسل و خوابالود نیستم

دیروز عصر رفتم باشگاه محله 

بچها همه ذوق کردن از دیدنم همشون میگفتن نصف شدی 

اخه چراایقدی لاغر شدی

ولی میگفتن از طرفی خیلی فیت و خوب شدی

مربی هم ذوق می کرد

مربیم یکم ناراحت بود به نظرم بخاطر اینکه یهو باشگاه رو عوض کردم

دیروز اخروقت موقع برگشتن باهاش صحبت کردم

گفتم که اونجا کارت میکشم نگران نباش

اینطوری تعداد شاگرداش تو باشگاه صبح کم نمیشه که سانس رو از دست بده!

هرچنداینطوری من مبلغ بیشتری پرداخت میکنم اون باشگاه یکم گرون تره!

ولی فدا سرم حداقل تو یکسال گذشته مربیم به اندازه همه ی حمایت هاش و لطفش

و اینکه منو برده و اورده گردنم حق داره!

تو این شرایط اقتصادی که میخواد طلاق هم بگیره و حامی نداره با دو بچه

باید ما زنها یکم بیشتر هوا همدیگه روداشته باشیم 

این تنها کاری بود که میتونستم انجام بدم

هرچند این باشگاه خیلی شلوغه ولی از نظر شخصیتی بچهااینجا لوول بالاتری دارن

و اینطوری کمتر قاطی میشن با ادم و میذارن حواسم به تمرین هام باشه

یکمم احساس غریبی میکردم چون بیشتر بچها عوض شدن!

اما اون تعداد کمی که بودن اونقدری ذوق کردن و جیغ و داد کردن با دیدنم که زود یخم باز شد

میم هم میگفت میدونم هفته اول سختته تا جا بیفتی اینجا اونموقع سالار اینجا بودی 

گفتم نه میخوام اتفاقا کسی کار به کارم نداشته باشه

و فقط تمرین کنم اینجا رقابتی تر هست اوضاع واکثرا حرفه ای کار میکنن و استیل ها خوبه و اینطوری هرکسی

فقط سرش تو کار خودشه

میم همچنان نگران بود که ساعتش زوده و گرمه 

ولی خوب بود 5ونیم بد نبود 

ولی احتمالا تااخرتابستون برنزه میشم پوستم حساس من با وجود کلاه و ضدافتاب ولی یکم میسوزه ادم تو گرمای جنوب

وقتی هرروز مدام یه ساعت تو گرماباشی

ظهر با یکی از دوستام که پزشک هست صحبت کردم

گفت همه ی علائمی که داری کم بود اهن رو داد میزنه

بخاطر بی خوابی ودارو تیرویید جذب اهنت کم شده

و اضطراب و افسردگی و ضربان قلب بالا و بی حوصلگی خوابالودگی پریودی زودتر ازموعد و خونریزی زیاد ریزش مو

اینا همه میگه تو کمبود اهن گرفتی

کد ملیم رو گرفت برام دارو تجویز کرد و ازمایش نوشت برام

قرار شد من هفته اینده که یکم جون گرفتم و بعد چندروز مصرف اهن برم ازمایش بدم

دوز داروهام زیاد نوشته از دیشب و امروز هم دارم عدسی میخورم با غذاهام

ببینم خداچی می خواد

من همیشه در مواقع خستگی بی خوابی و فشارهای روحی بدنم اهن جذب نمیکنه

البته مصرف کربوهیدارتمم که زیاد میشه این مدلی بدنم

اینستاگرام رو دی اکتیو کردم چندروزی مغزم استراحت کنه 

و فکرم بازتر شه

امروزم مهمان دارم اجی اومده دنبال پرونده بیمه تکمیلی مامان

و بیزنیس خودش با دوستش

وسایل ناهار رو از دیشب اماده کردم برنج خیس کردم و لوبیا

مرغ رو هم گذاشتم یخچال اجی چشم بلبلی پلوبا  مرغ دوست داره

ان شالله بتونم از این روزها هم بگذرم