بهترم شکر

دیشبم ناآرومیم ادامه داشت

قرار بود تعمیر کار کولر بیاد که نیومد!

دیروقت بود که بهش زنگ بزنم نزدم

و دیدم خوب بد نیست هوا کلاس داشتم استاد گفتم خسته نباشی اخر کلاس

میگه حواسم هستا دو جلسه است نیستی کجایی شما؟

فکر نمیکردم بین 35 نفر من و نبودم پیدا باشه چه حواسش هست

گفتم اره نبودم رفته بودم به مامانم سر بزنم یه جلسه رو هم مهمان داشتم

ولی درس رو از نیلو پرسیدم و....

میگه تو کی اومدی کی رفیق پیدا کردی تو کلاس؟

گفتم ما همون روز اول دوست شدیم چون فقط ما دوتا رشتمون غیرمرتبط بود:))))) با بقیه

میگه عین بنز دوست شدی موجا فکر نمیکردم تااین حد فعال باشی از اون ادمهایی یه گوشه کلاس میشینی ادم نمیدونه گوش میدی

نمیدی؟

بعد ازت درس میپرسم میبینم بلدی مچمو میگیری

هیچی یه ده مین در مورد خانمها و توانایی هاشون حرف زد و منم گفتم لطف داری گفت اینا که لطف نیست واقعیت و....

یه سوتی هم دادم نیلو رو لو دادم گفتم استاد برام کلاس ضبط کرد من ازش خواستم صدا هم نداره فایلش :)

کفت من که گفتم ضبط نکنید کلاسو:) ایقدی خودش خندید به این سوتی من

گفتم استاد من استاد سوتی دادن و راست گفتنم گفت اشکالی نداره بخاطر صداقتت کاری به تو ونیلو ندارم

بعد کلاسم کلی منو نیلو خندیدیم به این سوتی من و حرفهای استاد

دوش گرفتم شمع روشن کردم دعای ابوحمزه رویکم گوش دادم با صدای المصطفی الموسوی

فکر میکنم یه مداح عربه دقیق نمیدونم من پارسال با صداش اشنا شدم 

گاهی ازش یه فرازهایی از جوشن کبیر رو گوش میکنم یا ابوحمزه رو که خیلی صداش واقعا به دل میشینه

من اصلا مذهبی نیستم ولی ابوحمزه و جوشن و سوره یس رو دوست دارم 

اون شبا که داداش نفسش تنگ میشد براش همینایی که خودم گوش میکردم رو میذاشتم

وسط گریه خوابم برد 

خواب دختر عمم دوتا دختر خونده داره ودوتا پسر خونده

دختر بزرگه نیوشا اونقدر ماهه اونقدر ماهه که خدامیدونه نیوشا نه پدر داره نه مادر و زندگی سختی داشته

اما عجیب قوی و محکم و با اراده است از بچهای عمم بهتر عمه رو دوست داره خود عمه بعد از اینا دوتا دختر ویه پسر به دنیا اورد. 

نیوشا یه شغل خوب و مهم دولتی داره 

و باهم صمیمی هستیم 

خواب دیدم منو و اجی رو دعوت کرده خونشون و برامون ماهی درست کرده 

نمیدونم تعبیرش چیه؟

هرچی هست خیره ونیوشا خیره کامل همیشه که اینطوری بوده این دختر

صبح که بیدار شدم سعی کردم با خودم بهتر باشم 

یعنی دیروز رو دیگه به اندازه کافی برون ریزی کرده بودم و نشستیم باهم تحلیلش کردیم کودک والد بالغ حرف زدیم باهم

نمیدونم امروز میتونم دخترا رو شام دعوت کنم؟ بستگی به کولر داره

که کی بیاد درستش کنه

صاحبخونه صدام زد

یه کتاب روبان دوزی بهم داد ویه کلیپس:))))

گفتم واسه چی؟ گفت تو کار هنری میکنی اینا رو گفتم بدم بهت گفتم مرسی

ببرم برا اجی من دیگه حوصله روبان دوزی و اینارو ندارم

رییسم یه ویس ده دقیقه ای داده با من بحث علمی میکنه از من جواب میخواد خوشم میاد وقتی مخالف نظر منه

میگه اجازه بده باهات موافق نباشم! نمیگه مخالفم:))))

 

 

موجا ... ۱ خوشم اومد :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
موجا نام پیرترین تمساح جهان است...
تا جایی که علم پیش رفته تمساح ها تنها موجودات جهان هستند که پیر نمیشوند و ارگان های داخلی تمساح ها هیچ وقت پیر نمی شود!!و عمر نامحدود دارند مگر بر اثر شکار یا بیماری و.... بمیرند.
اینجا قرار از خودم بنویسم بدون هیچ روتوشی!!
پیوند ها
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان